Masonry Layout

قصه کودکانه «میمون زرنگ و خرس تنبل» _ تنبلی خیلی زشته!

میمون زرنگ و خرس تنبل

یک روز یک خرس تنبل وارد جنگل شد. این خرس آن‌قدر تنبل بود که حاضر نبود دنبال غذا برود. سنجاب مهربان دلش برای خرس سوخت و برایش غذا برد؛ اما میمون زرنگ تصمیم گرفت کاری کند که خرس تنبل دست از تنبلی بردارد و خودش کارهای خودش را انجام دهد.

بخوانید

قصه کودکانه «موطلایی و سه خرس» _ دختر ماجراجو در خانه خرس‌ها

موطلایی و سه خرس

یک روز خانواده خرس‌ها برای بازی به جنگل رفتند. وقتی آنها خانه نبودند، دختر موطلایی به خانه آنها رفت و حسابی خانه‌شان را به هم ریخت. وقتی خرس‌ها به خانه برگشتند، متوجه شدند که یک غریبه وارد خانه آنها شده است...

بخوانید

داستان آموزنده دخترانه «مری آشپزی می‌آموزد» _ اهمیت دست‌پخت خوب برای دخترخانم‌ها

مری آشپزی می‌آموزد

مری دوست دارد آشپزی کند. مادربزرگش یک کتاب آشپزی به او هدیه می کند و مری دست به کار می شود. او خوراکی های خوشمزه ای درست می کند. مادرش هم به او کمک می‌کند. مری آشپز خوبی می شود...

بخوانید

داستان «مارتین در کوهستان» تفریح، ماجراجویی و اسکی در کوه‌های آلپ

مارتین در کوهستان

مارتین اسم یک دختربچه بامزه و مهربان است. مارتین عاشق سفر و ماجراجویی است. این‌بار مارتین به همراه برادرش ژان کوچولو به کوه‌های آلپ سفر می کند و با دوستان خود برف‌بازی و اسکی‌بازی می کند...

بخوانید