یکی بود یکی نبود. توی یک مزرعهی کوچک، یک مرغ و یازده جوجهاش زندگی میکردند. ده تا از این جوجهها خوب و مهربان بودند؛ اما یکی از آنها بداخلاق و ازخودراضی بود.
بخوانیدRecent Posts
قصه کودکانه روستایی: برادر بزرگتر و برادر کوچکتر / لجبازی رابطه را خراب میکند
یکی بود یکی نبود. سالها پیش، دو برادر در یک مزرعهی کوچک زندگی میکردند. هردوی آنها سخت زحمت میکشیدند و کار میکردند؛ اما کارشان خوب پیش نمیرفت؛ چون برادر کوچکتر لجباز و یکدنده بود.
بخوانید5 داستان صوتی کودکانه: سلام آقای آسیابون + 4 قصه صوتی برای خواب کودکان قصهگو: خاله مریم نشیبا 51#
5 داستان صوتی کودکانه این مجموعه با صدای مریم نشیبا: 1- سلام آقای آسیابون 2- یك دوست تازه 3- یك كلاغ چهل كلاغ 4- یكی هست كه حرف های ما را می شنود 5- یكی هست كه حرفمان را می فهمد
بخوانید