سینی گرد نقرهای نشسته بود روی طاقچه. یک هندوانهی گرد و بزرگ آوردند و گذاشتند وسط سینی. چاقو زدند به دلش و دو نیمش کردند. سرخ و رسیده بود و شیرین.
بخوانیدRecent Posts
داستان کودکانه: پری کوچولوی هفتآسمان / نوشته: شکوه قاسم نیا
پریِ کوچکی بود که با مادرش در آسمان هفتم زندگی میکرد. پری کوچولوی قصهی ما هنوز بال نداشت، برای همین نمیتوانست مثل مادرش پرواز کند.
بخوانیدشعر مصور کودکانه : چوپان هوشیار و گرگ نابکار
یکی بود، یکی نبود، ده باصفایی بود. میان ده قشنگ، چوپانی بود زبروزرنگ. صبح زود وقت سحر، او پا میشد بیدردسر.
بخوانید