خاله گلنار پیرزن تنها و مهربانی بود که در یک خانهی قدیمی زندگی میکرد.
بخوانیدMasonry Layout
قصه کودکانه «کی از همه قشنگ تره؟»
مورچه سیاه کوچولو توی باغ قدم میزد که چشمش به پروانه افتاد.
بخوانیدقصه کودکانه «اگر گربه را ببینم، سرِ دُمبشو میچینم»
گربه قشنگی بود به اسم زیتون که بیشتر وقتها روی پشتبامها و توی کوچهها راه میرفت
بخوانیددکلمه های فروغ فرخزاد / با صدای فروغ فرخزاد / 22 دقیقه با فروغ
چند دکلمه از اشعار فروغ فرخزاد با صدای فروغ فرخزاد
بخوانیدقصه صوتی «دفتر مشق» با صدای مریم نشیبا
مدرسه ها باز شده بود و حمید کوچولو ناراحت بود. مریم و حامی خواهر و برادر حمید هستند...
بخوانید5 داستان آموزنده درباره یقین و درجات آن
رتبه و درجات انبیاء با هم فرق میکرد، آن هم به خاطر داشتن مراتب یقین بوده است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره یتیم و یتیمنوازی
هرگز یتیم را میازار!
بخوانید5 داستان آموزنده درباره همنشین خوب و بد و تاثیر آن بر انسان
سزاوار نیست مؤ من در مجلسی بنشیند که اهل مجلس معصیت خدا کنند؛ و خود هم قادر بر تغییر مجلس نباشد!!
بخوانید5 داستان آموزنده درباره هدایت گمراهان و ارزش آن
ای علی اگر خدا بهوسیله تو مردی را هدایت کند برای تو بهاندازه آنچه آفتاب بر آن میتابد، خیر قرار داده است.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره همسایه و همسایه داری
به همسایه خویشاوند و همسایه بیگانه نیکی و احسان کنید.
بخوانید