زیر گنبد کبود، زنِ خوب مهربانی بود که در یک خانهی کوچک و قشنگ، کنارِ مزرعهی سبز و خرمی از شبدر زندگی میکرد. شبدرهای این مزرعه آنقدر خوشبو، سبز و تازه بودند که انسان دلش میخواست آنها را بچیند.
بخوانیدMasonry Layout
کتاب داستان کودکانه قدیمی: فرار بچه شیرها / حیوانات مهربان جنگل
امروز در سیرک اتفاق غمانگیزی افتاد: دو بچهشیر کوچولو از سیرک فرار کردند. مارچلینو، دلقک سیرک، بسیار ناراحت بود و با خود میگفت: «فوراً باید برای پیدا کردن بچهشیرها راه افتاد.»
بخوانیدپیشگامان ایثار: حضرت عباس بن علی علیهالسلام / داستان زندگی قمر بنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس برای کودکان و نوجوانان
حضرت عباس به سال ۲۶ هجری از پدر و مادری بزرگوار به دنیا آمد. پدرش امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد میباشند.
بخوانیدداستان کودکانه: خرگوشو و نقشهی گمشده / مهربانی، گنج است + فایل صوتی داستان
یه روز قشنگ بهاری بود. خرگوش بازیگوش و کنجکاو جنگل، داشت زیر نور آفتاب بالا و پایین میپرید. یهو زیر یه بوتهی تمشک یه تکه کاغذ پیدا کرد. چشمهاش برق زد! کاغذ یک نقشهی قدیمی بود، با یه علامت بزرگ "X" درست وسطش. خرگوشو با خودش گفت: «وای! شاید این یه نقشهی گنج باشه!»
بخوانیدداستان کودکانه: ماجراجویی در جنگل جادویی / آریا جنگل را نجات میدهد.
یک کودک شجاع به نام «آریا» به جنگل جادویی میرود تا مأموریتی خاص را انجام دهد. در این جنگل، درختان سخنگو، حیوانات جادویی و گلهای عجیب وجود دارند.
بخوانیدشعر کودکانه: احترام به طبیعت
سلام به بچه های گل به گل های تُپُل مُپُل
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: طبلزن
قصه تصویری کودکانه طبلزن
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: شاهزاده هاسه
قصه تصویری کودکانه شاهزاده هاسه
بخوانیدداستان کوتاه: شلوارهای وصلهدار / کلاس درس را برای بچهها جهنم نکنیم
آقای ناظم صدبار گفته بود کتوشلوار بپوشید، اما کسی گوش نمیداد. شاگردان همچنان با عبا و سرداری و عمامه و کلاه قجری به مدرسه میآمدند. آن روز بالاخره ناظم به ستوه آمد
بخوانیدداستان کوتاه: زنگ انشاء نوشته رسول پرویزی / آقا معلم، نفسش از جای گرم بلند میشود
آقای معلم، نفسش از جای گرمی بلند میشود. او نمیداند من در چه جهنمی به نام خانه زندگی میکنم. او از تندخویی و خشونت شما، از بدبختی و نکبت من خبر ندارد.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر