روزی بود و روزگاری بود. یک شغال مردمآزار بود که در غاری در زیر تل خاکی در کنار یک باغ انگور خانه داشت
بخوانید
مدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 2,917
روزی بود و روزگاری بود. یک شغال مردمآزار بود که در غاری در زیر تل خاکی در کنار یک باغ انگور خانه داشت
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 3,525
روزی بود و روزگاری بود. یک گربه بود که در خانه مرد توانگری بزرگ شده بود و چون به آن خانه عادت کرده بود هیچوقت از خانه بیرون نمیرفت.
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 10,135
روزی بود و روزگاری بود. یک مرد بزاز بود که کارش جامه فروشی در دهات بود. هرچند وقت یکبار از شهر پارچههای گوناگون میخرید
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 2,035
روزی بود و روزگاری بود. یک مرغ ماهیخوار بود که پیر شده بود و چون از زرنگی و چابکی افتاده بود دیگر نمیتوانست زود زود ماهی بگیرد.
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 1,693
روزی بود و روزگاری بود. در یکی از شهرهای چین در زمان قدیم درختی بود که آن را درخت «مردم پرست» یا «درخت مراد» میگفتند
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای مرزباننامه 0 3,162
روزی بود و روزگاری بود. یک گرگ درنده و خونخوار بود که در بیابانها به سر میبرد و با شکار آهوها و خرگوشها و حیوانات صحرایی شکم خود را سیر میکرد.
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان کوتاه 0 1,176
ساعت هفت صبح بود که راه افتادیم. بارها را که فقط سه تا ساک بود گذاشتیم توی خورجین یکی از خرها و دنبال جاده را گرفتیم.
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان کوتاه 0 752
فاجعه از وقتی شروع شد که مادر بچهها از حمام برگشت و پا گذاشت روی خَرَند خانه و دید که سه تا بچه هاش طاقباز افتادهاند روی آب حوض.
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان کوتاه 0 1,047
نزدیکیهای غروب بود که مردی از یکی از چنارهای خیابان بالا میرفت؛
بخوانیدمدیر ایپابفا قصه صوتی کودکان 0 6,464
سنجاب کوچولو صدای پرستو را خیلی دوست داشت. او با شنیدن صدای پرستو خیلی خوشحال می شد.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر