داستان مصور کودکان

بیش از 600 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

کتاب قصه کودکانه قدیمی: آشیانه‌ی پرندگان / ژانت و ژانو تشکیل خانواده می‌دهند

کتاب قصه کودکانه قدیمی آشیانه پرندگان

«ژانو» پرنده‌ی کوچولو در باغچه‌ی آقای «براون» به دور و برش نگاه می‌کرد. باغچه پر از پرنده‌های رنگارنگی بود که آواز می‌خواندند و آشیانه خود را می‌ساختند. بلبل‌ها، گنجشک‌ها، سارها، سهره‌ها به هر طرف می‌پریدند و در منقارشان شاخه‌های سبز و علف می‌آوردند.

بخوانید

کتاب قصه کودکانه: چوب‌ دستی نجات / فکر عاقلانه و قلب مهربان لازم است!

کتاب قصه کودکانه چوب‌دستی نجات (1)

خارپشتی به خانه می‌رفت. در راه خرگوشی به او رسید و باهم به راه افتادند دوتایی راه رفتن، راه کوتاه‌تر به نظر می‌رسد. راه تا خانه دور بود ولی آن‌ها راه می‌رفتند و باهم صحبت می‌کردند. در پهنای جاده چوبی افتاده بود.

بخوانید

کتاب قصه کودکانه قدیمی: گربه‌ ای که فکر می‌کرد موش است

کتاب قصه کودکانه قدیمی: گربه‌ ای که فکر می‌کرد موش است 1

سال‌ها پیش در یکی از شهرهای زیبای دنیا پنج موش زندگی می‌کردند. موش پدر، موش مادر، یک پسر موش کوچک و دو خواهرش. یک روز، در وسط گرمای تابستان بود که آنان در کنار لانه‌شان چیزی مانند یک بسته دیدند.

بخوانید