تبلیغات لیماژ بهمن 1402
عاشقانه‌ها:«مجموعه جملات عاشقانه و احساسی» - بخش 2 1

عاشقانه‌ها:«مجموعه جملات عاشقانه و احساسی» – بخش 2

عاشقانه‌ها:«مجموعه جملات عاشقانه و احساسی» – بخش 2

جداکننده متن عاشقانه

زنگ می‌زدی
یک تلفن کوچک
دودقیقه‌ای وسایلم را جمع می‌کردم
مداد و مسواک و مسکّن
نه
مسکن هم برنمی‌داشتم
دامن و لباس‌خواب فقط
بعد، سفر که نه
گم می‌شدیم
«سارا محمدی اردهالی»

جداکننده متن عاشقانه

بازی را باخته‌ام
ولی تو جای من گریه می‌کنی
تو که می‌گویند برنده‌ای!!!

جداکننده متن عاشقانه

خستگی‌های این لباس
تنها با دستان تو درمی‌آید
«روزبه سوهانی»

جداکننده متن عاشقانه

دیر رسیدیم
و هیچ‌چیز به‌اندازه‌ی رسیدن
تلخ نبود…
«سيد حسام‌الدین سیادت»

جداکننده متن عاشقانه

دل‌تنگی یعنی روبروی دریا ایستاده باشی
و خاطره‌ی یک خیابان
خفه‌ات کند
«مجتبی صنعتی»

جداکننده متن عاشقانه

مادرت تو را می‌بیند
خواهرت، پدرت، مردم غریبه
هزار نفر تو را می‌بینند
همه تو را می‌بینند
آن‌وقت من که دوستت دارم
من که بیشتر از همه دوستت دارم
تنهایم.
«علیرضا روشن»

جداکننده متن عاشقانه

از تو ممنونم که دوستت دارم
تو می‌توانستی جور دیگری باشی
جوری که من هرگز نتوانم دوستت بدارم!
«زانیار برور»

جداکننده متن عاشقانه

من یک‌بار مرگ را تجربه کرده‌ام
یک نفر شبیه تو
دست یک نفر که شبیه من نبود را
گرفته بود
باران ‌هم می‌آمد!
«عليرضا هدایت»

جداکننده متن عاشقانه

عشق‌های مختلفی در این دنیا وجود دارد
ولی هیچ‌گاه هیچ عشقی دو بار تکرار نمی‌شود.

جداکننده متن عاشقانه

حتی پرندگان ‌هم کمک می‌کنند به یکدیگر
بیا نزدیک، نزدیک‌تر
کمکم کن ببوسمت
«تِس گالاگر»

جداکننده متن عاشقانه

بدون تو بعید می‌دانم
هیچ سالی مرا تحویل بگیرد.

جداکننده متن عاشقانه

آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟
عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ
«حكيم شفاعی»

جداکننده متن عاشقانه

دارد عادتم می‌شود که با دلهره تو را ببوسم
مثل گنجشک‌ها، که هرگز آسوده از زمین دانه برنمی‌چینند!
«یاور مهدی پور»

جداکننده متن عاشقانه

مثل فیلم‌های دهه هفتاد اروپا
دامنی دارم بلند
و خسته شدم
بس که تا آمدم عاشق شوم
جنگ شد…
«مهدیه لطيف»

جداکننده متن عاشقانه

بعد از خداحافظی‌ات
من
من نبودم
بم بودم
بعد از زلزله!

جداکننده متن عاشقانه

وابسته‌ام کن
گاهی حتی
نبودنت هم غنیمت می‌شود
همیشه گفته‌ام
دل‌تنگی
سگش شرف دارد به
دلگیری غروب‌های جمعه
«نیکی فیروزکوهی»

جداکننده متن عاشقانه

از چشم من قشنگ‌ترین پرچم جهان
پیراهن سفید توئه روی بند رخت
«یغما گلرویی»

جداکننده متن عاشقانه

چاره‌ی دیگری نیست
باید کسی را با تو اشتباه بگیرم
و از هم‌آغوشی‌ات
هر شب، اندوهی به جمعیت جهان اضافه کنم.

جداکننده متن عاشقانه

گاهی بگو دوستم داری
من هیچ
برای گلوی خودت خوب است!
«رسول ادهمی»

جداکننده متن عاشقانه

شب‌ها که نیستی
من خواب را می‌برم و تو من را
من از رو
تو از دل

جداکننده متن عاشقانه

از ابرها، آن تکه که تویی
نخواهد بارید
«هوشنگ چالنگی»

جداکننده متن عاشقانه

نامش تو بود
و اگر می‌ماندی
ما می‌شد
مرا ببخش
نباید دوستت می‌داشتم
«جمال ثريا»

جداکننده متن عاشقانه

تنهایی
چیزهای زیادی به انسان می‌آموزد
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم
«ناظم حكمت»

جداکننده متن عاشقانه

خوبم مرا ببخش اگر آه و ناله‌ام
دامان تو گرفته نه دامان دیگری
نفرین به تو و هر که مرا از خودم گرفت
دیگر برو که از شب ما روسیاه‌تری
«بهزاد رحمانی»

جداکننده متن عاشقانه

عهد تو و توبه‌ی من از عشق
می‌بینم و هر دو بی‌ثبات است
«سعدی»

جداکننده متن عاشقانه

از عشق سخن گفتن
برای آدمی هنوز خیلی خیلی زود است
خیلی زود
«حسین پناهی»

جداکننده متن عاشقانه

می‌لرزد
دلم را می‌گویم
وقتی لبخندت سوی من باشد

جداکننده متن عاشقانه

گزارش هواشناسی هر چه که می‌خواهد باشد
پس از تو
هوا پس است!

جداکننده متن عاشقانه

خوابم نمی‌برد
به همه‌چیز فکر کرده‌ام
بیشتر به تو
و می‌دانم که خوابی
و قبل از بسته شدن چشم‌هایت
به همه‌چیز فکر کرده‌ای
جز من…

جداکننده متن عاشقانه

حالا که رفته‌ای
پرنده‌ای آمده است در حوالی همین باغ روبرو
هیچ نمی‌گوید
فقط می‌گوید: کو … کو…
«محمدرضا عبدالملکیان»

جداکننده متن عاشقانه

می‌خواهی برنگردی، برنگرد
من آب پشت سر توام
وقتی ریخت، دیگر جمع نمی‌شود
«کیوان مهرگان»

جداکننده متن عاشقانه

هر چیزی در این جهان به دردی می‌خورد!
من به این درد می‌خورم که شب‌ها
رصد کنم کوچک‌ترین حرکات تو را در خواب
غلتیدنت در موج ملافه‌ها
زمزمه‌های زیر لبت
و تکان خوردن آرام مردمکانت
تا از ابریشم مژه‌هایت شعر ببافم تا صبح
تو هم
با اولین لبخند صبح گاهی‌ات
به درد درمان تمام دردهای من می‌خوری
«یغما گلرویی»

جداکننده متن عاشقانه

نباشی
برای من هیچ اتفاقی نمی‌افتد
فقط موهای صورتم سفید می‌شود
موهای سرم می‌ریزد
و سال یکهو خیلی می‌شود

جداکننده متن عاشقانه

من خودم یک زندان سیاسی‌ام در بند چشمانت
«علیرضا روشن»

جداکننده متن عاشقانه

نبودن تو
فقط نبودن تو نیست
نبودن خیلی چیزهاست
کلاه، روی سرمان نمی‌ایستد
شعر نمی‌چسبد
پول در جیب مان دوام نمی‌آورد
نمک از نان رفته
خنکی از آب
ما بی تو فقیر شدیم
«رسول یونان»

جداکننده متن عاشقانه

تو متن اصلی بودی
و باقی زیبایی‌ها ترجمه‌ای نارسا به زبان‌های دیگر بود
«زانیار برور»

جداکننده متن عاشقانه

دست برگ را در دست باد
دست ساحل را در دست آب
می‌بینم و دست‌هایم در جیب
به تو فکر می‌کنم
«علیرضا روشن»

جداکننده متن عاشقانه

ای خداوند یکی یار جفاکارش ده
دلبری عشوه دِهِ سرکش خون‌خوارش ده
تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
«مولوی»

جداکننده متن عاشقانه

کاش خدا بودم
بازگشت تو به‌سوی من بود

جداکننده متن عاشقانه

تو مرگ من بودی
می‌توانستم تنها تو را داشته باشم
زمانی که همه‌چیز از دست رفت
«پل سلان»

جداکننده متن عاشقانه

از کفش‌هایم بپرس، چقدر دنبالت گشته‌ام
حالا دیگر، زبان بازکرده‌اند
«حسین غلامی خواه»

جداکننده متن عاشقانه

دوست داشتن کسی که معنای دوست داشتن را نمی‌فهمد
درست مثل توضیح دادن قانون نسبیت برای مادربزرگت است
تو چانه می‌زنی
و او بافتنی‌اش را می‌بافد

جداکننده متن عاشقانه

مرگ به تو نمی‌سازد
برای نبودنت باید
فکر دیگری بکنی

جداکننده متن عاشقانه

کمی به من برس
من از رسیدن به تو
حالم خوب می‌شود
«کامران رسول‌زاده»

جداکننده متن عاشقانه

و من همیشه دیر رسیدم
شاید هر بار با قطار قبلی
باید می‌آمدم
«حسین منزوی»

جداکننده متن عاشقانه

لابد مدارکت را فراموش کرده‌ای
و برگشته‌ای تا آن‌ها را پس بگیری
یا باید دوستی زنگ زده باشد و پرحرفی کرده باشد
هنگامی‌که خواستی بیرون بزنی
یا حتماً در کافه‌ی دیگری منتظرم هستی
«مرام المصری»

جداکننده متن عاشقانه

دل‌خوشیم که در نیمه‌ی تاریک دنیا
کسی مارا گم کرده است
و دارد دربه‌در دنبالمان می‌گردد
کسی که همیشه زنگ در را
بعد از هجرت ما به صدا درخواهد آورد
«عباس صفاری»

جداکننده متن عاشقانه

من هیچ‌کس را آن‌سوی دیوارهای اوین نداشته باشم شاید
اما در این غروب کسالت‌بار، هیچ‌چیز به‌اندازه‌ی تلفنی از
زندان خوشحالم نمی‌کند
و مردی که اعتراف کند
گاهی به‌جای آزادی به من می‌اندیشد.
«رؤیا شاه حسین زاده»

جداکننده متن عاشقانه

نیامدن هزار بهانه می‌خواست
و آمدن، یکی
دل‌تنگت بودم
«سید علی صالحی»

جداکننده متن عاشقانه

شکسپیر اشتباه می‌کرد
مسئله بودن یا نبودن نبود
مسئله بودن یا نبودن توست
«یغما گلرویی»

جداکننده متن عاشقانه

باآن‌همه نیاز که من داشتم به تو
پرهیز عاشقانه‌ی من ناگزیر بود

جداکننده متن عاشقانه

من بارها سوی تو بازآمدم ولی
هر بار دیر بود
«هوشنگ ابتهاج»

جداکننده متن عاشقانه

تو می‌روی
پاییز می‌آید
جابجایی دلگیری است

جداکننده متن عاشقانه

فراموش کردن آن‌که دوستش داری
مثل این است که شبی
فراموش کنی چراغ حیاط‌خلوت را خاموش‌کنی
تمام روز بعد، چراغ روشن است
و نور خورشید مانع از آن‌که بفهمی
اما همین‌که شب فرامی‌رسد
تاریکی
تو را وامی‌دارد
دوباره به یاد بیاوری
«یهودا آمی چای»

جداکننده متن عاشقانه

آدم‌ها
از خیانت به گریه می‌افتند
یا از ترک کردن‌های عجولانه
من از سکوتِ دوستت دارم، هنگام بیداری
زمانی که می‌توان به‌سادگی
چشم در چشم شد
و حرف دل را تمام و کمال با تو زد
«سيد محمد مرکبیان»

جداکننده متن عاشقانه

تمام این مسافرخانه
از عطر دست‌های تو پر خواهد شد
دهان اگر وا‌کند
این چمدان
«حافظ موسوی»

جداکننده متن عاشقانه

من، وقتِ رفتن
پیش از هر چیز، تو را با خود بردم
«ییلماز اردوغان»

جداکننده متن عاشقانه

از همه‌کس رمیده‌ام، با تو در آرمیده‌ام
جمع نمی‌شود دگر، آنچه تو می‌پراکنی
«سعدی»

جداکننده متن عاشقانه

دلت که تنگ شد، برای دو نفر چای بریز
سهم خودت را بنوش و بگذار سهم من
به‌رسم و عادت همیشگی‌اش از دهن بیافتد

جداکننده متن عاشقانه

هر دو تقلبی از کار درآمدند
دوست داشتن تو و قرص‌های خواب من

جداکننده متن عاشقانه

پس‌ازاین تنها یک‌چیز میان ما خواهد بود
و آن‌هم فاصله است

جداکننده متن عاشقانه

کارگران مشغول کارند
و از بین من و تو که نخ هم رد نمی‌شد
اتوبانی گذرانده‌اند
«پوریا عالمی»

جداکننده متن عاشقانه

نذر کرده‌ام که اگر تو بیایی
من بروم
چه نذر سنگینی
«مهدی بختیاری»

جداکننده متن عاشقانه

آهسته و آرام نه
ناگهان برو
مثل گلوله از تفنگ
که تا بخواهی بفهمی
مخ‌ات پاشیده باشد به دیوار
«رضا کاظمی»

جداکننده متن عاشقانه

به وقت دل‌تنگی
فرقی نمی‌کند کجا باشی
پشت پنجره‌ی اتاقی در پاریس
میان ازدحام خیابانی در تهران
یا روی پل معلقی در جنگل‌های آفریقا
به‌هرحال
حتماً غروبی برای تماشا خواهی یافت
«رضا کاظمی»

جداکننده متن عاشقانه

بیا و به این آدم‌ها بگو
جز من هر کس تو را صدا کند جز بله چیزی نخواهد شنید
بیا و بگو
جانم گفتن‌هایت
تنها تن عاشقانه‌های با من می‌رود

جداکننده متن عاشقانه

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر محبت روا نبود
«شهریار»

جداکننده متن عاشقانه

به خاطر خودت می‌گویم
که سردت نشود که ترس برت ندارد
که دستت خالی نماند
به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش، که در سالن انتظار، بلیت سینما را صدبار نخوانی، که سرت را گرم کرده باشی، که در اتوبوس راحت بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی، که اس‌ام‌اس ساده‌ی «رسیدم، بخواب» دلت را خوش کند، که در مهمانی کسی ناگهان پشت گردنت را ببوسد، که بتوانی راحت شعر سید علی صالحی را کنار دفترت بنویسی، که ترست بریزد و تو هم شعر بنویسی، که ترست بریزد و در کوچه برقصی، که عصر جمعه دستت برود به من زنگ بزنی. به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش که ادبیات بی‌استفاده نماند و شعرهای عاشقانه به کاری بیاید. به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش، بی دوست داشتن تو که نمی‌شود. دوستم داشته باش تا از این سطور سطحی بگذریم و به ادبیات برسیم، وگرنه من که سرم شلوغ است و کاری به این کارها ندارم!
«پوریا عالمی»

جداکننده متن عاشقانه

همه‌ی ما یک روز به یک شخص خاص مبتلا شدیم
ولی انجمن حمایت از بیماران خاص، از ما حمایت نکرد

جداکننده متن عاشقانه

هر آنچه دوست داشتم برای من نماند
امید آخرین اگر تویی، برای من بمان
«حسين منزوی»

جداکننده متن عاشقانه

حالا تو هی نیا، حالا تو هي نباش
همین‌که می‌دانم صبح‌ها چه ساعتی بیدار می‌شوی کافی است. همین‌که می‌دانم دقیقاً چه ساعتی از شب غرق در خوابی،
همین‌که می‌دانم کدام آهنگ برایت عزیز است و بارها و بارها گوش می‌دهی از سرم هم زیاد است.
حالا تو هي نباش، بالاخره آوازه‌ی من به گوش تو خواهد رسید…
شاید سال‌ها بعد
نمی‌دانم شاید خیلی سال بعد، دخترت که عاشق شد وقتی دیدی دیوانه‌وار عشق می‌ورزد به پسری که او را نمی‌خواهد بی‌اختیار مرا یاد کنی!!
می‌بینی؟ حتی خیلی سال بعد هم هنوز هستند پس‌لرزه‌هایی که تو را به هم بریزند، آوازه‌ام را به گوشت می‌رسانم یک روز دخترت را در آغوش می‌گیری
زیر لب می‌گویی: چقدر شبیه یک نفر هستی، آن‌یک نفر قطعاً من باید باشم. حالا تو هی نباش…

جداکننده متن عاشقانه

عصر جمعه یک سلاح سرد است
بیا با این دستت، این دستم را بگیر و با آن‌یکی دستت
عصر تیز جمعه را از این‌یکی دستم بگیر
«پوریا عالمی»

جداکننده متن عاشقانه

تمام خیابان‌های یک‌طرفه
کوچه‌های تودرتو
مسیری جادویی دارند
هنوز از جغرافیا چیزی نمی‌دانم
جای کشورها را روی نقشه
جای اندوهم را در خانه
اما می‌دانم
«محسن ابوالحسنی»

جداکننده متن عاشقانه

صنعت داروسازی را خلع سلاح کرده‌ای
لورازپام، دیازپام، کلونازپام
هیچ‌کدام خاصیت یک ‌شب‌به‌خیر ساده‌ی تو را ندارند
«بهاره رهنما»

جداکننده متن عاشقانه



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=12712

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *