Masonry Layout

قصه کودکانه و آموزنده: مورچه ها بازنشسته نمی شوند

توی شهر مورچه‌ها، هیچ‌کس بیکار نبود و هر کس کاری می‌کرد. عده‌ای از مورچه‌ها مشغول کشاورزی بودند. کوشا یکی از مورچه‌های کشاورز بود. او همراه بقیه‌ی مورچه‌ها، برگ‌های گیاهان  را می‌چید تا از آن‌ها برای پرورش قارچ استفاده کنند.

بخوانید

داستان کودکانه داداش رضا

یک روز وقتی نرگس کوچولو از خواب بیدار شد مادرش را ندید. به‌جای مادر، مادربزرگ داشت توی آشپزخانه چای دم می‌کرد. نرگس نگران شد. بغض کرد و با گریه گفت: «مامانم کجاست؟ من مامانم را می خوام.»

بخوانید