این بازی میتواند شامل دو قسمت دستمالبازی و ترکه بازی باشد. ابتدا افراد با دستمالبازی به گرم کردن بدن خود پرداخته و آنگاه دو نفر از بازیکنان مهیای چوب بازی میشوند.
بخوانید
مدیر ایپابفا بازی های محلی 0 525
این بازی میتواند شامل دو قسمت دستمالبازی و ترکه بازی باشد. ابتدا افراد با دستمالبازی به گرم کردن بدن خود پرداخته و آنگاه دو نفر از بازیکنان مهیای چوب بازی میشوند.
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 487
این بازی تقریباً در بیشتر نقاط روستایی و عشایری ایران و با نامهای مختلفی رواج دارد. ابتدا به تناسب تعداد بازیکنان، دایرهای روی زمین کشیده میشود،
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 1,176
بهقیدقرعه یک نفر انتخاب شده و خم میشود تا بقیه افراد از روی او بپرند. این بازی دوازده مرحله دارد که در هر مرحله فرد پرنده باید حین پریدن جمله مشخصی را گفته و عملی طنزگونه و یا مهارتی انجام دهد.
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 265
بیل گردانی در منطقه نیم ور (استان مرکزی) دارای قدمت بسیاری بوده و با توجه به ارزشها و جنبههای آیینی، در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 720
شرکتکنندگان بهقیدقرعه، یک نفر را بهعنوان گرگ انتخاب میکنند که باید دنبال بچههای دیگر شرکتکننده بدود و آنها را بگیرد. وقتی گرگ به یکی از بچهها نزدیک شود او باید روی یک بلندی که یا از پیش معینشده و یا هر بلندی دیگر، برود
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 836
این بازی با نامهای یکلنگهپا، الخترک، الختور، رمازا و یا خروسجنگی نیز معروف است و در اغلب نقاط ایران رواج دارد. بازی الختر یک بازی هیجانی و ساده است.
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 387
این بازی تقریباً در تمام مناطق ایران رواج دارد و لذا از قواعد مختلفی برخوردار است، شرکتکنندگان به دو دسته تقسیم میشوند تیم آغازکننده بهقیدقرعه انتخاب میشود.
بخوانیدمدیر ایپابفا بازی های محلی 0 628
ابتدا شرکتکنندگان در این بازی دستهای یکدیگر را گرفته و حلقهای را تشکیل میدهند، یکی از بازیکنان که غالباً از همه بزرگتر است نقش استاد را بازی میکند.
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای شیخ عطار 0 2,143
روزی بود، روزگاری بود. یک روز انوشیروان با همراهان به شکار میرفتند. در صحرای دور از آبادی به ویرانهای رسیدند. انوشیروان با اسب بهطرف ویرانه راند تا بداند که آنجا چگونه جایی بوده و چرا ویران شده
بخوانیدمدیر ایپابفا قصههای شیخ عطار 0 1,528
روزی بود، روزگاری بود. شیخ ابوسعید، درویشی بود دانادل و معروف که در نیشابور خانقاهی داشت و شاگرد و مرید بسیار داشت. یک روز شیخ با جمعی از دوستان از صحرا میگذشتند و به یک آسیاب رسیدند.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر