Blog Layout

قصه کودکانه: گوش درازِ مو بلندِ دُم نیزه‌ای / زبان تو رازهای تو را آشکار می‌کند

قصه-کودکانه-گوش-درازِ-مو-بلندِ-دُم-نیزه‌ای-

در زمان‌های قدیم، پادشاهی بود که به‌تازگی خداوند پسری به او داده بود. یک روز پسر پادشاه از گهواره پایین افتاد. ناگهان «وروجکی» ظاهر شد و او را بین زمین و هوا گرفت.

بخوانید

قصه کودکانه: دو بز لجباز / آخر و عاقبت لجبازی

قصه کودکانه: دو بز لجباز / آخر و عاقبت لجبازی 3

دو بز لج‌باز در کوهستانی زندگی می‌کردند. بزها خیلی باهم لج‌بازی می‌کردند. هر وقت به هم می‌رسیدند، هیچ‌کدام حاضر نمی‌شد راه را برای دیگری باز کند و باهم می‌جنگیدند.

بخوانید