Blog Layout

داستان کودکانه پیش از خواب: مرد طمع‌کار / چیزی که مال تو نیست را برندار!

داستان-کودکانه-چینی-مرد-طمع‌-کار!

در زمان‌های خیلی قدیم روزی از روزها دو مرد که یکی بار نمک بر دوش داشت و دیگری یک گونی بزرگ کبریت، هم‌زمان باهم به زیر درختی رسیدند. هوا طوفانی بود و آن دو می‌خواستند به شهر بروند و اجناس خود را به فروش برسانند؛

بخوانید

داستان کودکانه پیش از خواب: چپ و راست / سر کلاس به حرف معلمت گوش کن!

داستان-کودکانه-چینی-چپ-و-راست!

معلم روی تخته‌سیاه نوشت: «چپ»، «راست». بعد این دو کلمه را بلند خواند. بعد از دانش‌آموزان خواست تا آن‌ها هم این دو کلمه را بلند بخوانند. بچه‌ها هم همراه با معلم تکرار کردند.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: چه‌جوری می‌شه تصمیم‌های خوب گرفت؟ + متن فارسی قصه / به حرف پدر و مادر گوش کنید / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 69#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-چه‌جوری-می‌شه-تصمیم‌های-خوب-گرفت؟-به-همراه-متن-قصه-

آن روز، درسا کوچولو، همراه مامانش رفته بود خرید. آخه مادر، می‌خواست، برای درسا، لباس نو بخره. وقتی درسا و مامانش وارد فروشگاه بزرگ لباس شدن

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: پسر کوهستان + متن فارسی قصه / به حرف پدر و مادر گوش دهید / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 68#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-پسر-کوهستان-به-همراه-متن-قصه

در یک کوهستان بزرگ و پر از درخت، یک پسر کوچولو با پدر راه افتادن برن برای جمع‌کردن هیزم تا تمام زمستان بتونن کلبه‌ی چوبی‌شون را گرم نگه‌ دارن.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: امانت‌دار کوچولو + متن فارسی قصه / امانت داری کار قشنگی است / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 67#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-امانتدار-کوچولو-به-همراه-متن-قصه-2

یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ‌کس نبود. پسر کوچولویی بود به اسم قاسم. قاسم کوچولو با پدر و مادر تو یکی از شهرهای کشورمون زندگی می‌کرد.

بخوانید