Blog Layout

قصه‌ عامیانه‌ی کره‌ای: دختر جوان آسمانی و هیزم‌شکن

افسانه-کره-ای-دختر-جوان-آسمانی-و-هیزم‌شکن

در زمان‌های قدیم، یک پسر جوان در خانه‌ای در استان «گانگ وُن شمالی» نزدیک دامنه‌ی کوه الماس زندگی می‌کرد. او خیلی فقیر بود، به همین خاطر برای به دست آوردن پول هرروز به کوه می‌رفت و هیزم می‌شکست

بخوانید

قصه‌های کلیله و دمنه: درخت دروغ‌گو / سرانجام طمع و دروغ

قصه-های-کلیله-و-دمنه--درخت-دروغ‌گو

قنبر و کریم در زیر آفتاب داغ، بیابان عرق‌ریزان به‌طرف شهر و خانه‌شان می‌رفتند. قنبر که چهره‌ای آفتاب‌سوخته و بدنی تنومند داشت، جلوتر و کریم پشت سرش هن‌هن‌کنان راه می‌رفت.

بخوانید

قصه‌ عامیانه‌ی کره‌ای: جواهر زبان روباه / افسانه‌ای از کره

قصه‌ عامیانه‌ی کره‌ای: جواهر زبان روباه / افسانه‌ای از کره 2

در زمان‌های قدیم در دهکده‌ای مدرسه‌ی بزرگی وجود داشت که حدود صد دانش‌آموز شب‌ها می‌آمدند و با صدای بسیار بلند درس می‌خواندند. بعضی وقت‌ها که بچه‌ها برای رفتن به خانه‌هایشان دیرشان می‌شد

بخوانید