قصه های کودکانه

بیش از 700 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

قصه کودکانه پیش از خواب: خانه ی کوچولو / مورچه و زنبور و پروانه زیر باران

قصه-کودکانه-شب-خانه-کوچولو

در یک روز بهاری، ناگهان ابرهای سیاه در آسمان پدیدار شدند و جلوی خورشید را گرفتند. با صدای رعدوبرق باران شدیدی شروع به باریدن کرد. یک مورچه کوچولو درحالی‌که فریاد می‌زد باران می‌آید می‌دوید. او آن‌قدر دوید تا رسید به یک خانه‌ی کوچولو. این خانه خیلی خیلی کوچک بود تقریباً به‌ اندازه‌ی یک سیب بود.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: مرغ دریایی پرواز کن، پرواز کن

قصه کودکانه پیش از خواب: مرغ دریایی پرواز کن، پرواز کن 2

مرغ دریایی به قصد جمع‌آوری غذا برای فرزندش به‌طرف آسمان به پرواز درآمد. مرغک دریایی کوچولوی او نیز توی لانه به تماشای مادرش نشست. مدتی گذشت تا اینکه بالاخره از دور بال‌های سفید مادرش به چشم خورد و با خوشحالی شروع کرد به بالا و پائین پریدن.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: طوطی کوچولو حالت خوبه؟

قصه-کودکانه-شب-طوطی-کوچولو-حالت-خوبه؟

«سبزک» طوطی زیبایی بود که بال‌وپرهای زرد و سبزی داشت. منقار سرخش همراه با کاکل زیبای روی سرش و چشمان گرد و سیاهش جلوه و زیبایی خاصی به او می‌داد. تمام بچه‌های محله او را دوست داشتند و هرروز صبح پیش او می‌آمدند...

بخوانید