داستان مصور نوجوان

بیش از 200 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

داستان علمی‌تخیلی کودکان: سفرهای علمی || بیابان پرخطر

سفرهای-علمی-خانم-فریزل-بیابان-پرخطر

خانم فریزل جالب‌ترین و شگفت‌آورترین معلم دنیاست. امروز، اوضاع مدرسه به‌طور عجیبی ساکت و آرام بود. همۀ ما مشغول کار روی ماکت صحراییِ خودمان بودیم. همه‌چیز طبیعی به نظر می‌رسید و این موضوع خودش مسئله عجیبی بود.

بخوانید

داستان علمی تخیلی کودکان: مورچه هنرپیشه || سفر به لانه مورچه‌ها

داستان-علمی-تخیلی-کودکانه-مورچه-هنرپیشه

فکرش را هم نمی‌توانید بکنید که چه کسی قرار است به کلاس درس خانم فریزل بیاید. دیروز صبح وقتی کیشا وارد کلاس شد، با خودش میهمان کوچولویی آورده بود. کیشا گفت: «بچه‌ها بیایید دوست من مورچه را ببینید و خوشامد بگویید.»

بخوانید

داستان آموزنده: مادربزرگ و گربه‌ها || قصه‌ عامیانه‌ای از فلسطین

داستان آموزنده: مادربزرگ و گربه‌ها || قصه‌ عامیانه‌ای از فلسطین 1

داستان نوجوان: روزگاری نه‌چندان دور، در زادگاه من، در روستایی از روستاهای شمال فلسطین، پیرزنی کوچک اندام زندگی می‌کرد که همه او را مادربزرگ می‌نامیدند. شوهر و فرزندان پیرزن مرده بودند و او در این دنیای بزرگ، تنهای تنها بود.

بخوانید

داستان علمی تخیلی کودکان: سفرهای علمی || سفر به عمق اقیانوس

سفرهای-علمی-به-عمق-اقیانوس

آن روز قرار بود کلاس ما به گردش علمی برود. یک گردش علمی همراه با خانم فریزل که ... همیشه برای ما تجربه‌ای جالب است. قرار بود به کنار دریا برویم. خانم فریزل از ما خواسته بود در گروه‌های دونفری باهم کار کنیم

بخوانید

قصه خیالی پیتر پن و تینکربل || سفر به ناکجاآباد

قصه-فانتزی-کودکانه-پیتر-پن-در-سرزمین-ناکجاآباد-نورلند-

قصه فانتزی نوجوانان: وسط شهر زیبای لندن، خانه‌ای بود که در آن، خانوادۀ «دارلینگ» زندگی می‌کردند. وِندی و دو برادرش «جان» و «مایکل» اتاق مشترکی داشتند. شبی از شب‌ها وقتی‌که بچه‌ها به خواب رفته بودند، پیتر پن و دوستش تینکربل به‌طرف اتاق بچه‌ها پرواز کردند.

بخوانید