تبلیغات لیماژ بهمن 1402
قصه کودکانه میمون شیطون – موشیما

قصه کودکانه میمون شیطون

قصه کودکانه

میمون شیطون

اشلی، خرگوش مهربون، سه تا دوست جدید پیدا کرده بود! تامی، سوفی و جاش! امروز اشلی داره با سوفی توی حیاط خونه‌ی سوفی بازی می‌کنه!

the-naughty-monkey-story-2

سوفی با خنده گفت:

اشلی! می‌بینم که امروز خشکی!!

آخه می‌دونید! دفعه‌ی پیش، اشلی توی یک چاله‌ی آب افتاده بود و حسابی خیس شده بود!

اشلی خندید و گفت:

آره امروز خشک خشکم! ممنون که اون دفعه بهم کمک کردی از چاله بیام بیرون!

the-naughty-monkey-story-3

سوفی و اشلی زیر درخت نشسته بودن و بازی می‌کردن که یک‌دفعه پالام! یک‌چیزی از بالای درخت روی زمین افتاد!

اشلی پرسید:

این دیگه چیه؟!

سوفی با تعجب جواب داد:

من واقعاً نمی‌دونم!

the-naughty-monkey-story-4

پالام!

پالام!

دو دفعه‌ی دیگه هم این اتفاق افتاد!

سوفی گفت:

اینجا رو ببین اشلی!

اشلی نزدیک رفت و با دقت نگاه کرد! سوفی داشت به چیزی اشاره می‌کرد!! ای‌وای! اون یه پوست موزه!

the-naughty-monkey-story-4

اونا دو تا پوست موز دیگه هم روی زمین پیدا کردن!!

پالام!

یه پوست موز دیگه از درخت افتاد! اما این بار درست افتاد روی سر سوفی! سوفی حسابی چندشش شد!

the-naughty-monkey-story-6

سوفی و اشلی صدای خنده شنیدن! اونا به بالای درخت نگاه کردن! فکر می‌کنید اونا چی دیدن؟ بله! یک میمون! یک میمون خیلی‌خیلی شیطون! اسم این میمون بوبا بود!

the-naughty-monkey-story-7

سوفی گفت:

آهای تو که اون بالایی! داری چی کار می‌کنی؟!

اما بوبا هیچ جوابی نداد و فقط خندید!

پالام!

اون یک پوست موز دیگه به پایین پرت کرد! این دفعه پوست موز افتاد روی سر اشلی!

the-naughty-monkey-story-8

سوفی و اشلی خیلی ناراحت بودن! این میمون خیلی شیطونه! چرا همش پوست موز روی زمین می‌ندازه؟! چرا همش پوست موز روی سر اونا پرت می‌کنه؟!

the-naughty-monkey-story-9

اشلی گفت:

زود باش بیا پایین ببینم میمون شیطون!

سوفی گفت:

آره! زود باش! تو باید بیای پایین و کمک کنی که این آشغال‌ها رو از روی زمین برداریم!

اما بوبا اصلاً گوش نمی‌داد! اون فقط می‌خندید! تازه اون شروع کرد روی شاخه‌ی درخت تاب بخوره که ناگهان…

the-naughty-monkey-story-10

بوبا دستش سر خورد و افتاد روی زمین! این دفعه یک میمون شیطون به‌جای پوست موز از روی درخت پرت شد پایین!

اون تکون نمی‌خورد! اوه! نکنه که بوبا صدمه دیده؟!

the-naughty-monkey-story-11

اشلی و سوفی حسابی ترسیده بودن! درسته که اونا به خاطر پوست موزها عصبانی بودن، اما اصلاً دلشون نمی‌خواست که بوبا صدمه ببینه!

اونا به سمت بوبا دویدن تا ببینن که حالش خوبه یا نه! بوبا روی کمرش افتاده بود! اشلی و سوفی به بوبا نگاه کردن!

the-naughty-monkey-story-12

اما بوبا شروع کرد به خندیدن!! اون دوید و پرید و کله‌معلق زد! بوبا اصلاً صدمه ندیده بود! اون فقط داشت تظاهر می‌کرد که آسیب دیده!!

بوبا می‌خندید و شکلک درمی‌آورد و این‌طرف و اون طرف می‌پرید!

the-naughty-monkey-story-13

سوفی و اشلی به بوبا خندیدن!! درسته که بوبا خیلی شیطونه، ولی یک میمون خیلی بامزه هم هست!

بوبا همین‌طور که می‌دوید، گفت:

اسم من بوبائه!!

سوفی گفت:

اسم من سوفیه و اینم دوستم اشلیه!

the-naughty-monkey-story-14

اشلی و سوفی هم مثل بوبا شروع کردن به دویدن! اونا داشتن تلاش می‌کردن که بوبا رو بگیرن اما بوبا خیلی سریع می‌دوید! بوبا دور درخت می‌دوید و سوفی و اشلی دنبالش می‌کردن!

بوبا برگشت تا پشت سرش رو نگاه کنه! به خاطر همین پوست موزی که جلوی پاش بود رو ندید!

the-naughty-monkey-story-15

بوبا روی پوست موز سر خورد و پاهاش رفتن توی هوا! اون دوباره روی کمرش افتاد زمین! این دفعه سوفی و اشلی رفتن بالای سر بوبا! بوبا دیگه نمی‌تونست تکون بخوره!

the-naughty-monkey-story-16

بوبا گفت:

برای چی شماها روی پاهای من نشستید؟! بذارید برم! زود باشید بذارید من برم!

سوفی گفت:

ما نمی‌ذاریم تو بری مگر این‌که به سؤالمون جواب بدی!!

اشلی گفت:

بله! همینطوره!

سوفی ادامه داد:

چرا پوست موز روی زمین پرت می‌کنی؟

the-naughty-monkey-story-17

بوبا خندید و گفت:

نمی‌دونم! من نمی‌دونم بعد از این‌که موز رو خوردم با پوستش باید چی کار کنم!

سوفی گفت:

ولی این کار تو اصلاً خوب نیست! ما دوست نداریم حیاطمون پر از پوست موز باشه!

the-naughty-monkey-story-18

بوبا گفت:

حق با شماست! من اینجا رو کثیف کردم و الآن باید تمیزش کنم!

بوبا شروع کرد به جمع‌کردن پوست موزها از روی زمین!

یک عالمه پوست موز روی زمین بود! اشلی و سوفی هم به بوبا کمک کردن!

the-naughty-monkey-story-19

حالا حیاط حسابی تمیز شده بود.

سوفی گفت:

ممنون بوبا که پوست موزها رو از روی زمین جمع کردی! چطوره که الآن خوراکی بخوریم! بوبا تو چی دلت می‌خواد؟

بوبا با شادی گفت:

موز تکه شده چطوره؟!

the-naughty-monkey-story-20

Courtesy of mooshima.com



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=50169

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *