تبلیغات لیماژ بهمن 1402
در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 1

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم!

داستان آموزشی کودکان

در زمستان

در سرما از خودمان مراقبت کنیم!

آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی به کودکان و نونهالان

نویسنده: اعظم تبرّایی
تصویرگران: علی خوش جام – یاسمن اکبری

به نام خدای مهربان

اسم این پسر سامان است. سامان فصل زمستان را خیلی دوست دارد. چون در فصل زمستان می‌تواند برف‌بازی کند و آدم‌برفی بسازد. سامان برای برف‌بازی کردن، اول لباس گرم می‌پوشد. بعد، سر و گردنش را با کلاه و شال می‌پوشاند و با شال، جلوی دهان و بینی خود را می‌گیرد تا سرما نخورد. بعد، دستکش دستش می‌کند و جوراب گرم و چکمه می‌پوشد.

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 2

سامان هیچ‌وقت به‌سرعت روی برف‌ها نمی‌دود. چون می‌داند ممکن است سر بخورد و سر یا دست‌وپایش بشکند. او موقع برف‌بازی کردن، گلوله‌های برفی بسیار کوچکی به‌طرف دوستانش پرتاب می‌کند. سامان در فصل زمستان، پشت پنجره برای پرنده‌ها دانه می‌ریزد. چون می‌داند که پرنده‌ها در زمستان غذای کمتری پیدا می‌کنند و ممکن است گرسنه بمانند.

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 3

مادرِ سامان در زمستان برای گرم کردن خانه، بخاری روشن می‌کند. سامان هیچ‌وقت به بخاری زیاد نزدیک نمی‌شود و به آن دست نمی‌زند و برای خشک‌کردن لباس‌ها آن‌ها را روی بخاری نمی‌گذارد. چون می‌داند این کار، خطرناک است.

اگر برف زیادی ببارد، بابای سامان روی پشت‌بام می‌رود و برف‌ها را پارو می‌کند و توی حیاط می‌ریزد. سامان خیلی دوست دارد مانند بابا برف‌ها را پارو کند و به حیاط بریزد؛ اما این کار را نمی‌کند. چون می‌داند ممکن است موقعی که می‌خواهد برف‌ها را پایین بریزد، خودش هم به پایین پرت شود.

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 4

سامان با یک خاک‌انداز کوچک برف‌ها را گوشه‌ای جمع می‌کند و بابا آن‌ها را با پارو توی حیاط می‌ریزد.

سامان ممکن است در زمستان سرما بخورد. اگر او بیمار شود، در رختخواب استراحت می‌کند و هر غذایی را که مامان برایش درست کند، می‌خورد. داروهایش را به‌موقع می‌خورد تا زودتر حالش خوب شود؛ چون می‌داند اگر استراحت نکند و داروهایش را به‌موقع نخورد، زود حالش خوب نمی‌شود و بیمار و بی‌حال می‌ماند و نمی‌تواند با خوش‌حالی بازی کند.

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 5

وقتی مامان و بابا می‌بینند که سامان این‌قدر پسر خوب و دانایی است، با او یک آدم‌برفی قشنگ درست می‌کنند. وقتی سامان آدم‌برفی را می‌بیند، خیلی خوشحال می‌شود. مامان، سامان را نوازش می‌کند و می‌گوید: «این آدم‌برفی قشنگ برای پسر خوبم سامان است. آفرین پسر گلم!»

در زمستان: داستان آموزشی کودکان || در سرما از خودمان مراقبت کنیم! 6

آیا تو هم در فصل زمستان مراقب خودت هستی؟ آیا به فکر پرنده‌ها هم هستی؟ آیا مامان و بابا از تو راضی‌اند؟

the-end-98-epubfa.ir



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=34694

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *