ایپاب‌فا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر
داستان کودکانه
توی کدوم سیاره این کار درسته؟
یک روز صبح، بیلی از خواب بیدار شد و آماده شد که به مدرسه بره! اون لباس پوشید، صبحانه خورد و دندون‌هاش رو مسواک زد.
وقتی بیلی رفت تا مادرش رو ببوسه و از اون خداحافظی کنه، مادرش سری به اتاق بیلی زد و ….
اوه اوه!
عجب آشفته‌بازاری! مادر بیلی گفت:
بیلی؟! توی کدوم سیاره این کار درسته؟؟؟
توی مدرسه بیلی تصمیم گرفت که بزرگ‌ترین توپک کاغذی توی دنیا رو درست کنه و اونو فوت کنه! اون یک کاغذ از دفترش کند و شروع کرد به جویدنش! وقتی اون خوب بزرگ و خمیری شد، اونو فروکرد توی لوله‌ی خودکارش!
و بعد…
وووووش! بیلی اونو فوت کرد توی موهای دوستش سارا!
سارا داد زد:
بیلییییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
سر زنگ ناهار، بیلی قبل از خوردن غذا و میوه، یک تکه بستنی گنده خورد!
خانم آشپز داد زد:
بیلییییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
سر کلاس، بیلی شروع کرد صندلی‌اش رو جلو و عقب کردن و تاب خوردن! اون‌قدر تاب خورد و تاب خورد تا صندلی زیر پاش لیز خورد و با پشت خورد روی زمین!
خانم معلم داد زد:
بیلییییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
بعد از مدرسه، بیلی و برادرش بنی، تصمیم گرفتند که یک مسابقه‌ی کشتی بزرگ کنار ایستگاه اتوبوس راه بندازن!
اونا شروع کردند به کشتی گرفتن! اول بیلی بنی رو گرفت، بعد بنی بیلی رو گرفت و بعد دوباره بیلی بنی رو زد زمین!
اماااا!
ای واااای!
بلوزهای هر دوشون پاره شد!
یکی از دانش‌آموزهای بزرگ‌تر داد زد:
بیلییییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
وقتی بیلی به خونه برگشت، دید که پدرش برای عصرونه، کیک شکلاتی پخته! امام وقتی پدر می‌خواست کیک رو قسمت کنه، دید که هیچ اثری از کیک باقی نمونده!
بیلی بدون این‌که از کسی چیزی بپرسه، تموم کیک رو چپونده بود توی دهنش! دیگه هیچ کیکی باقی نمونده بود و هیچ‌کس هم دیگه نمی‌تونست کیک رو از بیلی بگیره!
پدر بیلی داد زد:
بیلییییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
بعد از اون، بیلی و بنی باید تکالیفشون رو می‌نوشتن! اما بیلی کل زمانش رو صرف دیدن کارتون توی یوتیوب و بازی کردن با کامپیوتر کرد! وقتی مادرش اومد به بیلی سر بزنه، بیلی هیچ‌کدوم از تکالیفش رو ننوشته بود!
مادرش داد زد:
بیلیییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
برای همه‌ی اینا یک جواب وجود داشت!
سیاره‌ای که همه‌ی این کارها توش درست بود، سیاره‌ی الکسا-22222 بود!
اهالی این سیاره، دوست داشتن که اتاقاشون رو به هم بریزن و همون‌جوری ولش کنن و برن مدرسه! اونا فکر می‌کردن اینجوری خیلی بهتره چون اتاقشون رنگ وارنگ میشه!
اونا مسابقه‌های بزرگ توپک‌های کاغذی بزرگ دارن و همیشه دسرشون رو قبل غذاشون می‌خورن!
توی این سیاره، تاب خوردن روی صندلی کار خیلی خوبیه! اون‌قدر که توی پارک‌ها به‌جای تاب، یک عالمه صندلی برای تاب خوردن هست!
کشتی گرفتن توی ایستگاه اتوبوس هم برای تموم بچه‌های بالای پنج سال، مجازه!
کیک شکلاتی روی درخت‌ها در میاد! برای همین هیچ‌کس بااینکه یک نفر کل کیک رو بخوره، مشکلی نداره! چون می‌تونه بره و از درخت یکی دیگه بچینه!
دیدن ویدیوهای یوتیوب توی اون سیاره، بهترین کار دنیا بود! و تازه! تنها تکلیف دانش آموزان هم بازی کردن با بازی‌های کامپیوتری بامزه بود!
ولی سیاره‌ی الکسا-22222، 722 سال نوری از زمین فاصله داشت! و خب برای همین، قوانین این سیاره اصلاً برای بیلی قصه‌ی ما نبود!
اون شب، مامان و بابا رفتند که بخوابن، اما زیر پتوی تختشون یک‌چیزی قلمبه شده بود!
اونا پتو رو کنار زدن تا ببینن که کی اونجاست!
و کی می‌تونست جز بیلی اونجا باشه؟
مامان و بابا خندیدن! اونا بیلی رو قلقلک دادن و گفتن:
بیلیییی! توی کدوم سیاره این کار درسته؟
Courtesy of mooshima.com
