داستان کودکانه کلاه نوروزی مامان مرغه
وقت بهاره. خورشید داره توی مزرعهی سرسبز میتابه!! شکوفههای صورتی گلها دارن آروم آروم باز میشن!!!
برگ جدید درختان داره در میاد!! معلومه که بهار داره از راه میرسه!!
ولی مامان مرغه حسابی حالش گرفته شده!!
اون توی انباری یک کلاه آبی کهنه و خاکی پیدا کرده! ولی این کلاه اصلاً بهاندازهی کافی قشنگ نیست!! نمیشه برای لباس عید اونو پوشید.
مامان مرغه گفت:
قدقد قدااا! من باید یکم کلاهمو تمیز کنم!! قد قدا!! باید حتماً کلاهم بهاری باشه!!
جوجه کوچولوها گفتن:
باید کلاهت بهاری باشه؟
و تند و سریع رفتن و دور انباری دویدن.
جوجه کوچولوها میگفتن:
ما چی باید پیدا کنیم تا کلاه مامان مرغه نوروزی بشه؟؟ جیکجیک!!
کوچکترین جوجه گفت:
جیکجیک!! چند تا برگ سبز تازه چطوره؟
بقیهی جوجهها جیکجیک کنون گفتن:
نه نه!!! جیکجیک!! بهاندازه کافی قشنگ نیست!!
یکی دیگه از جوجهها که داشت دنبال یک پروانه میدوید، گفت:
جیکجیک، یک پروانه چطوره؟؟
بقیهی جوجهها گفتن:
ولی پروانه که یک جا نمیمونه!!! جیک و جیک!!! پروانه از روی کلاه پرواز میکنه و میره!!
یکی از جوجهها، یک پر رنگی رنگی از روی زمین برداشت و گفت:
جیک و جیک، به نظرتون یک پر زیبا چطوره؟؟
بقیهی جوجهها گفتن:
شاید این خوب باشه!! ولی باید بیشتر بگردیم!! جیکجیک!!
همهی جوجهها گشتن و گشتن تا یک چیز نوروزی برای کلاه مامان مرغه پیدا کنن!!
یکی از جوجهها فریاد زد:
جیکجیک، نگاه کنید، یک ذرت طلایی!!
همهی جوجهها به سمت ذرتها دویدن!!! اما اونا شروع کردن به نوک زدن و تند و سریع همهی ذرتو خوردن!!
یکی از جوجهها گفت:
ما باید یک چیز خیلیخیلی قشنگ پیدا کنیم!! جیکجیک!!
جوجهی بعدی گفت:
ما باید یک چیز بهاری و نوروزی پیدا کنیم!! جیکجیک!!
بعد جوجه کوچولوها، دشت کنار مزرعه رو دیدن!!
توی دشت کنار مزرعه، کلی گل زیبا و رنگی رنگی بود!! جوجه کوچولوها دویدن تا به دشت برسن!!
دشت پر از گلهای زیبا بود!! گلهای سفید!! گلها آّبی و گلهای صورتی!!
کوچکترین جوجه گفت:
جیک و جیک!! به نظر من گلهای صورتی خیلی کلاه مامان مرغه رو قشنگتر میکنن!!
همهی جوجه کوچولوها موافق بودن!!
اونا فقط چند تا گل کوچیک چیدن!! آخه گلها توی دشت قشنگتر هستن!!! جوجهها فقط چند تا گل نیاز داشتن!!
جوجه کوچولوها، کلاه مامان مرغه رو پیدا کردن!!
جوجه کوچولوها، گلها رو مرتب روی کلاه مامان مرغه گذاشتن!!
همهشون باهم یکصدا گفتن:
جیک و جیک و جیک!! عجب کلاه بهاری قشنگی!!
مامان مرغه، حسابی عاشق کلاه نوروزی جدیدش شده بود!!
و عاشق جوجه کوچولوهاش بود که این کلاه قشنگ رو براش ساخته بودن و خوشحالش کرده بود!!
تازه وقتی گلهای صورتی کمی پژمرده شدن، جوجه کوچولوها رفتن و چند تا گل آبی خیلی قشنگ از دشت چیدن و دوباره یک کلاه جدید برای مامان مرغه ساختن!!
courtesy: mooshima.com