بایگانی/آرشیو برچسب ها : شاهزاده

افسانه قدیمی: دختر پادشاه اژدها / مردی که نمی دانست همسرش کیست

جلد 63 کتابهای طلایی این قصه دختر پادشاه اژدها

روزی، روزگاری مرد گدایی بود که «لیویی» نام داشت؛ اما ازآنجاکه می‌دانست برای موفقیت باید باسواد بود به‌سختی درس می‌خواند. یک روز برای گذراندن امتحاناتش به پایتخت رفت، اما نتوانست قبول شود.

بخوانید

کتاب قصه خیالی کودکانه: زیبای خفته / عشق، خفته را بیدار می کند

کتاب قصه کودکانه فانتزی خیالی زیبای خفته ایپابفا (6)

در روزگاران بسیار دور امیری با زن خود، تنها آرزویشان داشتن یک فرزند بود. سال‌ها گذشت تا این‌که زن امیر بچه‌ای به دنیا آورد. این بچه یک دختر زیبا برد. امیر برای شادی هر چه بیشتر، جشن بزرگی برپا کرد و تا می‌توانست از مردم دعوت کرد به جشن او بیایند.

بخوانید

قصه پسر پرنده و 3 قصه آموزنده دیگر | جلد 58 مجموعه کتاب‌های طلایی

مجموعه قصه های پسر پرنده کتابهای طلایی (19)

روزی بود و روزگاری بود. سه تا بچه بودند، دوتا پسر و یکی دختر. اسم پسر بزرگ‌تر مایکل بود و اسم پسر کوچک‌تر جان. دختر هم که خواهر آن‌ها بود، وِندی نام داشت. آن‌ها فرزندان آقا و خانم دارلینگ بودند...

بخوانید