این قصه درباره کمک کردن به یکدیگر است. همه باید در لحظه های دشوار زندگی به یکدیگر کمک کنیم. همانطور که سنجاب کوچولو به دوستش خرگوش کمک کرد...
بخوانیدبایگانی برچسب: سنجاب
قصه کودکانه «سنجاب کوچولو» درباره مهر و محبت و کمک به یکدیگر
سنجاب کوچولو سنجاب مهربانی بود و به همه کمک میکرد. یک روز او یک فندق به دست آورد و تصمیم گرفت آن را با دوستانش تقسیم کند ...
بخوانیدقصه مصوّر کودکانه «سنجاب بازیگوش» -سرانجام تنبلی و شیطنت
خاکستری یک سنجاب بازیگوش و سربههواست. هروقت او با برادرش مشغول کاری می شود، خاکستری کارش را ول می کند و دنبال بازی و تفریح میرود. این هم عاقبت بازیگوشی...
بخوانیدقصه کودکانه «سنجاب آشپز» درباره همکاری و کمک به یکدیگر
سنجاب کوچولو خیلی شیطون بود و غذای شکاربان جنگل را میخورد. یک بار شکاربان او را توی تله انداخت و سنجاب مجبور شد برای شکاربان مهربان غذا درست کند. اما مگر سنجاب آشپزی بلد است؟
بخوانیدقصه کودکان: داستان دوستان – حیوانات علیه گربه سیاه
روزی روزگاری خرگوش و سنجاب و موش، شاد و خرم در جنگلی زندگی می کردند تا اینکه گربه سیاه بدجنسی به آن جنگل آمد و آرامش آنها را به هم زد ...
بخوانیدقصه کودکانه خاله سنجاب مغرور
خاله سنجاب خیلی مغرور بود و فکر می کرد که زیباترین حیوان جنگل است. اما مغرور بودن اصلاً کار خوبی نیست...
بخوانیدقصه کودکانه چهارخرگوش کوچولو به چیدن قارچ میروند
یک روز خرگوش ها با هم به چیدن قارچ رفتند. یکی از خرگوش ها قارچ بزرگی پیدا کرد و آن را برای خودش برداشت و از بقیه خرگوش ها جدا شد. در راه گرگ گرسنه ای او را تعقیب کرد و اگر کمک بقیه خرگوش ها نبود حتماً خوراک گرگ می شد. خرگوش قصه ما فهمید که همه باید با هم اتحاد و یکدلی داشته باشند...
بخوانید