بایگانی/آرشیو برچسب ها : خورشید

قصه کودکانه: قهر خورشید خانم

قصه-کودکانه-قهر-خورشید-خانم

یکی از روزهای قشنگ بهار که پرندگان روی شاخه‌های درختان نشسته بودند و آواز می‌خواندند و سنجاب‌ها از تنه‌های درختان بالا می‌رفتند و میمون‌ها روی شاخه‌ها تاب می‌خوردند، خورشید خانم از آسمان، به این مناظر نگاه می‌کرد و با دیدن زیبایی جنگل و شادی حیوانات با صدای بلند خندید؛

بخوانید

قصه کودکانه پیراهن سفید و آفتاب برای پیش از خواب

قصه-کودکانه-شب-پیراهن-سفید-و-آفتاب

روزی از روزها خانم یک خانه‌ی کوچولو لباس‌هایی را که شسته بود، بُرد و روی طناب پهن کرد. بعد به آن‌ها گیره زد که باد از روی طناب پایینشان نیندازد. لباس‌ها که تمیز و شسته شده بودند، شادی کردند و سروصدا به راه انداختند. برای چی؟ برای اینکه آن‌ها پاک و تمیز شده بودند.

بخوانید

قصه کودکانه صُبحِ بیداری || صبح ها برای مدرسه زود از خواب بیدار شیم!

قصه کودکان و نوجوانان صبح بیداری (11)

سپیدۀ صبح، آسمان را روشن کرده بود. خورشید، آرام‌آرام داشت طلوع می‌کرد. ماه و ستارگان که در برابر نور خورشید، کم‌کم رنگ‌پریده می‌شدند، هر یک از گوشه‌ای به آن نگاه کردند و لبخندزنان گفتند: «خورشید خانم سلام!»

بخوانید

داستان کودکانه و آموزنده: خورشید و باد || افسانه‌های ازوپ

داستان-ازوپ-خورشید-و-باد

روزی از روزها خورشید و باد دربارۀ اینکه قدرت کدام‌یک از آن‌ها بیشتر است باهم حرف می‌زدند. در همین موقع مردی از جاده‌ای عبور می‌کرد. خورشید و باد تصمیم گرفتند که هرکدام قدرت خود را آزمایش کنند.

بخوانید