اگر روزی قرار باشد یک آرزوی شما به انتخاب خودتان برآورده شود چه آرزویی می کنید؟ پس این قصه از برادران گریم را بخوانید
بخوانید
مدیر ایپابفا داستان مصور نوجوان 0 1,508
اگر روزی قرار باشد یک آرزوی شما به انتخاب خودتان برآورده شود چه آرزویی می کنید؟ پس این قصه از برادران گریم را بخوانید
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 944
هانسل و گرتل دو خواهر و برادر بودند. یک روز آنها برای چیدن توتفرنگی به جنگل رفتند و گم شدند. آنها به یک کلبه عجیب رسیدند که از شیرینی درست شده بود. اما جادوگر بدجنس آنها را اسیر کرد ...
بخوانیدمدیر ایپابفا آثار من, داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 3,352
این قصه، محصول والت دیزنی است و تصاویر آن برگرفته از پویانمایی «رابین هود» اثر معروف والت دیزنی است.
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان 0 2,066
این قصه ساده و کودکانه، بطور ناخودآگاه، نام روزهای هفته، نام میوهها، شمارش اعداد و فرایند تکامل کرم ابریشم به پروانه را به کودکان آموزش می دهد
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 1,280
در شعرقصهی کودکانه «مادر من» دختربچه ای در خیابان گم شده و مردم سعی می کنند مادرش را پیدا کنند. از نظر دخترک، هیچی زنی به زیبایی مادرش نیست چون مادرش یک فرشته آسمانی است....
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان 4 تا 7 سال 0 1,853
زنجبیل زرافه ای مهربان در آفریقا بود. او در یک علفزار بزرگ زندگی میکرد.زنجبیل خیلی مهربان بود و دوست داشت به همه حیوانات کمک کند. یکسال خشکسالی شد و حیوانات هیچ آب و غذایی برای خوردن نداشتند. بنابراین زنجبیل تصمیم گرفت به حیوانات کمک کند...
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 1,806
در این قسمت از مجموعه داستانهای مارتین، «دختر مهربان»، مارتین به روستا میرود تا چند روز در خانه عمه لوسی بماند. لوسی با حیوانات مزرعه بازی می کند و به پرنده ها غذا می دهد و حسابی به او خوش می گذرد...
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 3,429
مارتین یک دختر کوچولوی بامزه است. در این قصه مارتین به مدرسه می رود و چیزهای خوبی در مدرسه یاد میگیرد. مارتین میداند که درس خواندن و تحصیلات چقدر برای بچه ها و کودکان لازم و ضروری است.
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 1,424
در قسمت قبل خواندیم که حاکم ظالم، برای گرفتن نخودی، سروقت بیبی رفت و او را به زندان انداخت. نخودی هم که دیگر طاقتش تمام شده بود با کمک مورچهها، موریانهها، اسبها و دارکوبها ومردم روستا به قصر حاکم حمله کرد و ...
بخوانیدمدیر ایپابفا داستان مصور کودکان, دنیای کودکان 0 1,506
مدتها بود که به فکر انتقام گرفتن از حاکم ظالم بود. یک روز دوست نخودی به او خبر می دهد که ماموران حاکم، «بیبی» یعنی مادر نخودی را به زندان انداخته اند. همین اتفاق، نخودی را مصمّم می سازد که هرچه زودتر با حاکم ظالم وارد مبارزه شود...
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر