Recent Posts

داستان خنده دار: ناراحت نباش!

دااستان-خنده-دار-ناراحت-نباش!

یک روز مردی به حمام خانه‌اش رفت تا بدنش را بشوید. ولی وقتی وارد حمام شد ناگهان متوجه شد که لوله‌ی آب سوراخ شده و آب به‌شدت از داخل آن به خارج می‌ریزد.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: هری که زیادی کمک می‌کرد: به دیگران کمک کنیم + متن فارسی قصه / قصه گو: خاله مهناز 52#

قصه-صوتی-خاله-مهناز-هری-که-زیادی-کمک-می‌کرد-به-همراه-متن-قصه

هری کمک کردن به دیگران رو خیلی دوست داشت. برای همین مردم به اون می‌گفتن «هری خیرخواه». هری با قناری زردش تو یه خونه تو خیابون اصلی شهر (پلاکشون هم بذار فکر کنم) پلاک ده. بله، زندگی می‌کردن.

بخوانید