داستان مصور کودکان

در روز و روزگاران قدیم در روستائی از روستاهای این سرزمین پسری بود به نام نخودی که ماموران حاکم ده پدرش را که چوپان زحمتکشی بود کشته بودند. نخودی بنا به وصیت پدرش در فکر انتقام گرفتن از حاکم ظالم بود

فلفلی پسر روستایی کوچکی بود. پدر فلفلی از مال دنيا زمین کوچکی داشت که هرسال آن را شخم می‌زد و چیزی برای خوردن خودشان در آن می‌کاشت. آن سال هم پدر فلفلی توی زمین خودش گندم کاشته بود.

دزدان نابکار پول های انجمن بانوان را دزدیده اند. حال نوبت کارآگاه میکی ماوس ، گوفی و پلوتو است که معمای این سرقت را حل کنند...

داستان مصور کلاه قرمزی، روایت دیگری از قصه شنل قرمزی یا لَچَک قرمزی است. در این داستان، ماجرای شنل قرمزی و گرگ بدجنس را از زاویه دید حیوانات جنگل و آلکس شکارچی می بینیم.

براتعلی خان 1000 تا گوسفند دارد اما حتی یک لیوان شیر هم به کسی نمی دهد. این قصه ادامه دارد تا اینکه .... ادامه داستان را خودتان بخوانید.