دنیای کودکان

قصه کودکانه: ماشینی به‌جای الاغ | دل شکستن هنر نمی باشد

قصه کودکانه ماشینی به‌جای الاغ (1)

میگِل در یک روستای کوچک و زیبا زندگی می‌کرد. او با الاغ مهربانش هرروز به گردش می‌رفت. بعضی وقت‌ها هم الاغش در کارهای مزرعه به او کمک می‌کرد. وقتی میگل میوه‌های مزرعه‌اش را جمع می‌کرد سبدهای میوه را پشت الاغش می‌گذاشت و به بازار می‌برد.

بخوانید

قصه کودکانه: حیوان‌ ها درباره‌ی انسان‌ ها چه می‌گویند؟

قصه کودکانه حیوان‌ها درباره‌ی انسان‌ها چه می‌گویند؟ (1)

روزی یک عنکبوت، یک هزارپا و یک قورباغه درباره‌ی انسان‌ها باهم صحبت می‌کردند. هزارپا گفت: «انسان‌ها کر هستند. خیلی وقت‌ها که از کنارشان رد می‌شوم با تمام قدرت پاهایم را به زمین می‌کوبم؛ اما آن‌ها متوجه من نمی‌شوند.»

بخوانید