یک کودک شجاع به نام «آریا» به جنگل جادویی میرود تا مأموریتی خاص را انجام دهد. در این جنگل، درختان سخنگو، حیوانات جادویی و گلهای عجیب وجود دارند.
بخوانیدقصه های کودکانه
داستان کودکانه: زمین اسکی / به جای مسخره کردن دیگران، کمکشان کنیم
هوا سرد است و دمای هوای بیرون خانه ۷ درجه زیر صفر است. بچهها همه با خوشحالی از خانههایشان بیرون آمدهاند. آنها لباس گرم پوشیدهاند و به زمین اسکی آمدهاند تا بازی کنند.
بخوانیدقصه کودکانه: سفر به یک جای بهتر / به دنبال پرندههای مهاجر
بعضی از پرندهها با رسیدن فصل سرما مهاجرت میکنند و به جایی میروند که هوا گرمتر باشد.
بخوانیدقصه کودکانه: دوستی روباه و لکلک / کبوتر با کبوتر، باز با باز
آقای روباه یک همسایهی جدید پیدا کرده بود و آنهم خانم لکلک بود که تازه به محلهی آنها آمده بود.
بخوانیدقصه شب: جعبههای کفش / با وسایل دورریختنی کاردستی درست کنید
دیوید و برادرش دَنی کفش نو خریدهاند، چون کفشهای قبلیشان کهنه و پاره شده است. آنها کفشهای نو را پوشیدهاند. کفشهایشان واقعاً قشنگ است.
بخوانید