صدای گریه و بیتابی طفل در فضای خانه پیچیده بود. فاطمه (سلامالله علیها) سراسیمه از ایوان بهطرف گهواره رفت. یک دنیا لطف و مهربانی بر سیمای نورانیاش موج میزد.
بخوانیددنیای نوجوانان
افسانه هندی: مجازات رباخوار / سرانجام حرص و طمع
در دهکدهای، دهقانی میزیست. او از پدرش قطعهی کوچکی زمین و گاومیش آهنی به ارث برده بود؛ اما هنوز وی دورهی سوگواری پدرش را برگزار نکرده بود که رباخوار نزد او آمد و گفت: - پدر تو به من صد روپیه * بدهی داشت.
بخوانیدحکایات گلستان: گرگ و گوسفند / زن بداخلاق، زندان شوهرش است
آوردهاند که در زمان قدیم، مردی بود که به سیر و سیاحت علاقهی فراوان داشت. بزرگترین آرزوی این مرد آن بود که بتواند روزی، گِرد جهان را بگردد و همه جای دنیا را ببیند و احوال مردم جهان را از نزدیک مطالعه کند
بخوانیدحکایات گلستان: شاعر بینوا / مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
آوردهاند که در زمان قدیم، شاعری بود که از این دیار به آن دیار سفر میکرد و مدح بزرگان میگفت و درمی چند میگرفت و زندگی خویش میگذرانید.
بخوانیدحکایات گلستان: چاق و لاغر / پرخوری و تن پروری زیان آور است
آوردهاند که در زمان قدیم دو درویش خراسانی با یکدیگر دوست بودند. آن دو باهم چنان صمیمی بودند و مهربان که مردم میگفتند آن دو دوست، مثل دو مغز بادام هستند در یک پوست.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر