داستان کوتاه

داستان کوتاه «کهن‌ترین داستان جهان» / رومن گاری

داستان-کوتاه-کهن-ترین-داستان-جهان

شهر «لاپاز» در ارتفاع پنج هزارمتری سطح دریا قرار دارد – از این بالاتر دیگر نمی‌توان نفس کشید. «لاما»ها هستند و سرخ‌پوست‌ها و دشت‌های بایر و برق‌های ابدی و شهرهای مرده و عقاب‌ها. پایین‌تر، در دره‌های گرمسیری، جویندگان طلا و پروانه‌های عظیم جثه می‌پلکند.

بخوانید

داستان کوتاه «پاکت‏‌ها» / ریموند کاروِر

داستان-کوتاه-پاکت-ها

یکی از روزهای گرم و مرطوب است. من از پنجره‏ٔ اتاق‏‌ام در هتل می‏‌توانم بیش‏‌تر قسمت‏‌های میدوسترن‎ را ببینم. می‏‌توانم چراغ‏‌های بعضی ساختمان‏‌ها را که روشن می‏‌شوند، دود غلیظی را که از دودکش‏‌های بلند بالا می‏‌روند، ببینم. ‏ کاش مجبور نبودم به این چیزها نگاه کنم.

بخوانید