یک روز حیوانات مزرعه متوجه می شوند که یک نفر خورشید را دزدیده است. اما کسی خورشید را نزدیده بود بلکه خورشیدگرفتگی رخ داده بود ...
بخوانیدقصه های کودکانه
قصه کودکانه قشنگ: الاغ شجاع ، شیر ترسو، روباه بلا
روزگاری الاغ زرنگی زندگی می کرد که حسابی برای صاحبش کار می کرد اما یک روز از کار خسته شد، خودش را به مریضی زد و صاحبش هم او را رها کرد تا اینکه با یک شیر ترسو روبرو شد و ماجراها داشت ...
بخوانیدقصه کودکانه: امام زمان (علیه السلام) که بیاید… / آشنایی با امام زمان (عج) برای کودکان
بچه ها! وقتی امام زمان (علیه السلام) بیاید ، دنیا جای بسیار خوبی می شود. شما هم این کتاب را بخوانید تا بفهمید امام زمان چقدر خوب است ...
بخوانیدقصه کودکانه: عمو نوروز / قصه قشنگ آمدن سال نو برای بچه ها
وقتی سال نو میاد، عمو نوروز هم میاد و بهار را به خودش میاره . این هم یه قصه قشنگ درباره پیرزنی که هر سال بهار چشم به راه عمو نوروز میشینه...
بخوانیدداستان کودکانه: بزبز قندی، شنگول و منگول و حبه انگور
روزگاری بزی در یک خانه کوچک و قشنگ در جنگلی زیبا باهفت بزغاله کوچولو که بچه هایش بودند زندگی می کرد. یک روز بزی که می خواست به صحرا برود تا چرا کند و در سر راه خود، برای بچه ها سبزیجات و علف چیده، بیاورد
بخوانید