سالهای سال پیش، مردی مؤمن و عابد با همسرش در خانهای کوچک زندگی میکردند. آنها بچه نداشتند و خیلی دلشان بچه میخواست.
بخوانیدفعالیت این روزها / راه اندازی سایت انتشار محتوا plotpage.ir
راه اندازی سایت انتشار محتوای برخط
بخوانیدداستان کودکانه: زمین اسکی / به جای مسخره کردن دیگران، کمکشان کنیم
هوا سرد است و دمای هوای بیرون خانه ۷ درجه زیر صفر است. بچهها همه با خوشحالی از خانههایشان بیرون آمدهاند. آنها لباس گرم پوشیدهاند و به زمین اسکی آمدهاند تا بازی کنند.
بخوانیدقصه کودکانه: سفر به یک جای بهتر / به دنبال پرندههای مهاجر
بعضی از پرندهها با رسیدن فصل سرما مهاجرت میکنند و به جایی میروند که هوا گرمتر باشد.
بخوانیدقصه کودکانه: دوستی روباه و لکلک / کبوتر با کبوتر، باز با باز
آقای روباه یک همسایهی جدید پیدا کرده بود و آنهم خانم لکلک بود که تازه به محلهی آنها آمده بود.
بخوانید