خرچنگِ مادر به پسرش گفت: «آخه چرا اینطوری یک بری راه می روی؟ تو باید همیشه مستقیم (رو به جلو) راه بروی و انگشتان شست پایت را به سمت بیرون بچرخانی.»
بخوانیدآموزش زبان انگلیسی با قصه های ازوپ: لاکپشت و اردکها
میدانید که لاکپشت، خانهاش را روی پشتش حمل میکند. مهم نیست چقدر تلاش کند، (هرقدر هم تلاش کند) نمیتواند خانهاش را ترک کند.
بخوانیدآموزش زبان انگلیسی با قصه های ازوپ: قصه گرگ و بره
روزی روزگاری بره کوچولویی بود که شاخ های درحال رشدش او را به این فکر انداخت که یک بز نر بالغ شده و می تواند از خودش مراقبت کند.
بخوانیدزیباترین شعری که سرودم: شعر عشق
عشق یعنی دو مرغ دریایی بر فراز کشاکش امواج پرگشوده به شکل پروانه در طوافی به قدمت خورشید
بخوانیدآیا با سایت قصه و داستان می شود درآمدزایی کرد؟
سلام. مدیر سایت ایپابفا هستم. بعد از مدتها تصمیم گرفتم به «وبلاگ مدیر» سر بزنم و چیز تازه ای بنویسم.
بخوانید