تبلیغات لیماژ بهمن 1402
-داستان-کودکانه-آموزش-مهارت‌های-اجتماعی-و-زندگی-به-کودکان-و-نونهالان-در-خانه-(8)

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟

کتاب داستان آموزشی کودکان

در خانه

در خانه چطور رفتار کنیم؟

آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی به کودکان و نونهالان

نویسنده: اعظم تبرّایی
تصویرگران: علی خوش جام – یاسمن اکبری

به نام خدای مهربان

اسم این پسر، سامان است. سامان پسر خیلی خوش‌اخلاق و خوبی است. او هرروز صبح زود از خواب بیدار می‌شود. هیچ‌وقت نق نمی‌زند و بهانه نمی‌گیرد. سامان همیشه وقتی از خواب بیدار می‌شود، لبخند می‌زند و با خوشحالی به مادر و پدرش سلام می‌کند.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 1

بعد، با خوشحالی به دستشویی می‌رود تا دست و صورتش را بشوید. او وقتی در آینه به خودش نگاه می‌کند، لبخند می‌زند. سامان می‌داند که وقتی لبخند می‌زند، خیلی قشنگ می‌شود؛ اما وقتی اخم می‌کند، خیلی زشت می‌شود. حتی خود او هم سامانِ اخم‌آلود و بداخلاق را دوست ندارد. چون یک روز که خیلی ناراحت بود، صورت اخم‌آلود خودش را توی آینه دید و خیلی بدش آمد. فهمید که وقتی اخم می‌کند، زشت می‌شود و دیگر مثل همۀ بچه‌های شاد و خنده‌رو، قشنگ نیست.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 2

سامان دوست دارد با بعضی از وسایل خانه بازی کند؛ ولی مادرش آن وسایل را از او می‌گیرد. البته سامان اصلاً از این کار مادرش ناراحت نمی‌شود، گریه نمی‌کند و نق هم نمی‌زند. چون می‌داند که مادرش خوبی و سلامتی او را می‌خواهد و اگر آن وسیله خطرناک نبود، مادر به او اجازۀ بازی با آن را می‌داد.

البته او دیگر تصمیم گرفته است که هیچ‌وقت با وسایل خانه بازی نکند؛ چون فهمیده است که امکان دارد آن وسایل خطرناک باشند و یا خراب شوند. برای همین، حالا دیگر فقط با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 3

سامان در بسیاری از کارهای خانه به مادرش کمک می‌کند. مثل پهن و جمع‌کردن سفره. سامان می‌داند که در کمک کردن به مادر باید مراقب باشد که چیزی را نشکند. برای همین، ظرف‌ها را یکی‌یکی می‌بَرد و می‌آورد. او می‌داند که اگر بخواهد تمام بشقاب‌ها و لیوان‌ها را باهم ببرد یا بیاورد، ممکن است از دستش بیفتند و بشکنند.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 4

وقتی مامان می‌خواهد لباس‌ها را روی بند پهن کند، سامان آن‌ها را یکی‌یکی از داخل سبد برمی‌دارد و به مادر می‌دهد. بعد هم گیره‌های لباس‌ها را دانه به دانه به مادر می‌دهد تا آن‌ها را به لباس‌ها بزند تا باد آن‌ها را نبرد. وقتی مادر می‌خواهد لباس‌ها را جمع کند، سامان آن‌ها را یکی‌یکی از مادر می‌گیرد و در داخل سبد می‌گذارد.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 5

سامان در گردگیری خانه هم به مادرش کمک می‌کند. او دستمال تمیز و مرطوبی را از مادرش می‌گیرد و وسایل خانه را با آن گردگیری می‌کند. سامان در هنگام کار خیلی مراقب است که چیزی را نشکند. او می‌داند که بعضی وسایل شکستنی است و در تمیز کردن آن‌ها باید خیلی دقت کند. اگر اتاق‌ها به‌هم‌ریخته باشند، او آن‌ها را مرتب می‌کند. سامان هر وسیله را برمی‌دارد و سر جایش می‌گذارد.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 6

وقتی یک میهمان به خانۀ آن‌ها می‌آید، او آرام می‌نشیند و شلوغ نمی‌کند. سامان با بچه‌های میهمان‌ها خیلی مهربان است، آن‌ها را اذیت نمی‌کند، با آن‌ها دعوا نمی‌کند. بدون سروصدا با آن‌ها بازی می‌کند. اگر یکی از آن‌ها اسباب‌بازی‌های او را بخواهد، او از مادر اجازه می‌گیرد و بعد اسباب‌بازی‌هایش را به او می‌دهد تا بازی کند. البته، مواظب است که آن‌ها اسباب‌بازی‌هایش را خراب نکنند.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 7

هیچ‌وقت از ظرفی که در جلوی میهمان‌ها قرار دارد، میوه یا شیرینی برنمی‌دارد. چون می‌داند که این کارِ بسیار بدی است.

وقتی مامان یا بابا خواب هستند، او سروصدا نمی‌کند. وقتی پدر از سر کار به خانه می‌آید، سامان با خوشحالی به او سلام می‌کند و می‌گوید «باباجان، خسته نباشید.»

و اگر پدر برایش چیزی خریده باشد، تشکر می‌کند. اگر از چیزی که پدر برایش خریده است، خوشش نیاید، نق نمی‌زند؛ گریه نمی‌کند و نمی‌گوید: «چرا این را برایم خریدی؟ من چیز بهتری می‌خواستم.»

او خیلی آهسته و مؤدبانه به پدر می‌گوید: «باباجان، لطفاً دفعۀ دیگر این اسباب‌بازی یا خوراکی را برایم نخرید!»

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 8

او هنگام تماشای برنامه‌های تلویزیون، صدای آن را بلند نمی‌کند. چون می‌داند که مادر و پدر از صدای بلند تلویزیون ناراحت می‌شوند. او هر شب سر همان ساعتی که همیشه باید بخوابد، به پدر و مادرش «شب‌به‌خیر» می‌گوید و به رختخواب می‌رود. سامان می‌داند که شب‌ها نباید تا دیروقت بیدار بماند؛ چون صبح، دیر از خواب بیدار می‌شود و بچه‌های خوب هم صبح‌ها تا دیروقت در رختخواب نمی‌مانند. آن‌ها زود بیدار می‌شوند و ورزش می‌کنند.

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 9

همه، سامان را خیلی دوست دارند. بیشتر از همه، پدر و مادرش او را خیلی دوست دارند و از او راضی هستند. وقتی سامان از مادر و پدرش می‌پرسد: «مامان جان، باباجان، از من راضی هستید؟»

مادر می‌گوید: «بله که راضی هستم، پسر خوش‌اخلاق و باادب من!»

و پدر می‌گوید: «من هم از تو پسر خوبم خیلی‌خیلی راضی هستم، آفرین پسر گلم!»

در خانه: داستان آموزشی کودکان || در خانه چطور رفتار کنیم؟ 10

راستی، مادر و پدر تو هم از تو راضی هستند؟

the-end-98-epubfa.ir



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=34586

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *