تبلیغات لیماژ بهمن 1402
داستان-کودکانه-اردک-زندگی-اردک-های-وحشی

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی

کتاب داستان کودکانه

اردک

آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی در حیات وحش

نویسنده: دیوید سی ویل
مترجم: اعظم زندی پور

به نام خدا

بهار بود. اردک‌ها تازه از پروازی طولانی از جنوب به دریاچه بازگشته بودند. آقا اردک‌ها با سروصدای زیاد روی آب شنا می‌کردند و با غرور، زور و قدرت خود را به خانم اردک‌ها نشان می‌دادند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 1

در این میان یکی از آقا اردک‌ها متوجه خانم اردک زیبایی شد. آن‌ها باهم، همۀ اطراف دریاچه را شنا کردند و گشتند تا برای زندگی، جای مناسبی پیدا کنند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 2

به‌زودی باید لانه‌ای می‌ساختند، جایی نزدیک رودخانه و پنهان در میان نی‌ها. آنجا خانم اردک هفت عدد تخم گذاشت و در آشیانه نشست تا آن‌ها را گرم نگه دارد. با گذشت هر روز، در داخل تخم‌ها تغییرات شگفت‌انگیزی رخ می‌داد.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 3

خانم اردک تقریباً یک ماه روی تخم‌ها خوابید. بعد، یک روز، اولین تخم تَرَک برداشت و باز شد. جوجه اردک کوچولویی، خیس و بسیار نرم و لنگان با سروصدا از آن بیرون آمد و طولی نکشید که لانه پر از جوجه اردک پرسروصدای گرسنه شد.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 4

مادر جوجه‌ها بی‌درنگ همۀ آن‌ها را داخل آب برد. جوجه‌ها بلافاصله شروع به شنا کردند و خیلی زود پشت سر مادرشان پا زدن را یاد گرفتند؛ اما هنوز قادر به پرواز نبودند. بعلاوه از طرف دشمنانشان هم درخطر بودند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 5

یک روز صبح، یک اردک‌ماهی، دور از چشم مادر، یکی از جوجه‌ها را دزدید و فرار کرد. دیگر کاری از دست خانم اردک ساخته نبود. تا زمانی که جوجه اردک‌ها نمی‌توانستند پرواز کنند، خانم اردک باید در کمال دقت و در تمامی مواقع از آن‌ها مراقبت کند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 6

به‌تدریج که روزها به هفته‌ها تبدیل می‌شد، جوجه اردک‌ها پرهای بیشتری درمی‌آوردند. عضلۀ بال‌هایشان قوی‌تر می‌شد و طولی نکشید که می‌توانستند بال‌های کوچکشان را محکم بر هم بزنند و بالاخره یک روز کاملاً به پرواز درآمدند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 7

در سراسر تابستان، جوجه اردک‌ها در دریاچه به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند. گاهی روی آب می‌نشستند و شلپ شلپ می‌کردند. حالا دیگر کاملاً به خود متکی بودند و می‌توانستند از خودشان مراقبت کنند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 8

با پایان گرفتن تابستان، زمان مهاجرت جوجه اردک‌ها به‌طرف جنوب فرارسید. شاید آن‌ها سال دیگر بازگردند و برای خودشان خانواده‌ای تشکیل دهند.

داستان کودکانه: اردک || آشنایی کودکان با زندگی اردک‌های وحشی 9

the-end-98-epubfa.ir



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=27433

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *