تبلیغات لیماژ بهمن 1402
قصه های کودکانه دنیای والت دیزنی5 برای خردسالان ایپابفا10

بچه اردک های دانل داک در ساحل – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان

بچه اردک ها در ساحل

یک روز آفتابی دانل داک تصمیم گرفت خواهرزاده هاش رو به کنار دریا ببره. وقتی که بچه‌ها این رو شنیدند خیلی خوشحال شدند و به دانل داک کمک کردند تا وسائل رو ببنده و قلاب ماهیگیری و سطل و بیلچه هم با خودشون برداشتند و به علاوه، چند تا از کرم‌هایی که برای طعمه پرورش داده بودند و

همین طور، لباس شنای خودشون رو هم آوردند و بعد قایق کوچولوشون رو به پشت ماشین بستند و راه افتادند.

درراه‌، با خوشحالی میخوندند و می‌خندیدند و شادی می‌کردند. آخه بچه‌ها خیلی کنار دریا رو دوست داشتند.

قصه های کودکانه دنیای والت دیزنی5 برای خردسالان ایپابفا10

به محض اینکه رسیدند، دانل داک قایق رو ازپشت ماشین باز کرد و بچه‌ها کمک کردند تا اون رو به دریا ببرند و به آب بندازند. بعدهمگی سوارقایق شدند. دانل داک هم موتور قایق رو روشن کرد و قایق حرکت کرد. دانل داک کمی که جلوتر رفتند گفت: «به به! چه هوای خوبی! کی میاد شنا کنیم؟» و بچه‌ها گفتند: «ما» اخه بچه‌ها واقعاً شناکردن رو دوست داشتند.

خیلی فوری همه لباس شنای خودشون رو پوشیدند و با خوشحالی پریدند توی آب.

بعد با هم مسابقه گذاشتند تا ببینند کی زودتر به ساحل می‌رسد. خوب معلومه که همه اونها خیلی خوب شنا بلد بودند؛ چونکه اونها از همون اول که به دنیا اومده بودند شنا کردن رو یاد گرفته بودند. ولی با وجود این، همشون خیلی احتیاط می‌کردند و با وجود اینکه شنا بلد بودند زیاد از ساحل دور نمی‌شدند.

شما هم باید مواظب باشید وقتی که به کنار دریا میرید زیاد از ساحل دور نشید. درسته؟ برای اینکه درست همون وقتی که انتظارش رو ندارید خطر به سراغتون میاد.



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=8778

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *