توی حیاط مریم کوچولو درختان زیادی بود. یک درخت زردآلو هم بود. او دلش میخواست به درختان حیاط آب بدهد، ولی بیشتر به درخت آلبالو آب میداد.
بخوانیدRecent Posts
قصه صوتی کودکانه: حیوانات سحرخیز / مریم نشیبا
خانمقدی و سنجاب و غاز گردندراز و موشی، هر روز با خوراکیهای خوشمزه میرفتند کنار رودخانه... آنها صبحزود از خواب بیدار میشدند.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: پشمک و دوستان جدید / مریم نشیبا
پشمک خوابش نمیبُرد... او بیدار شد تا پیش دوستش برود، ولی او خواب بود. سرِ راه صدای هوهویی شنید و رفت پیش آقاجغده...
بخوانید