یک روز آفتابی دانل داک تصمیم گرفت خواهرزاده هاش رو به کنار دریا ببره. وقتی که بچهها این رو شنیدند خیلی خوشحال شدند و به دانل داک کمک کردند تا وسائل رو ببنده
بخوانیدRecent Posts
فینگیلی و جینگیلی – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
فینگیلی و جینگیلی دیگه از دست دانل داک خسته شده بودند. دیگه شوخیهای لوس دانل داک دلشون رو زده بود. اون حتی یک لحظه هم اونارو راحت نمیگذاشت.
بخوانیدفردیناند، گاو آرام – قصه های والت دیزنی برای کودکان و خردسالان
فردیناند یک گاو خیلی غیرطبیعی بود. در واقع اصلاً شبیه به سایر گاوها نبود. گرچه اون خیلی قوی بود و شاخهای محکمی داشت ولی هیچوقت عصبانی نمیشد.
بخوانید