خدای عزیز، اسم من اسکار است. ده سال دارم. من گربه، سگ و خانه را آتش زدم (فکر میکنم که حتی ماهی قرمزها را هم کباب کردم) و این اولین نامهای است که برایت مینویسم.
بخوانیدRecent Posts
قصه «گرگ و هفت بزغاله»: مجموعه قصهها و افسانههای برادران گریم برای کودکان و بزرگسالان
روزی روزگاری، بز عاقلی بود که هفت بزغاله داشت. او مثل هر مادری فرزندانش را خیلی دوست داشت.
بخوانیدقصه «گربهای که با یک موش عروسی کرد»: مجموعه قصهها و افسانههای برادران گریم برای کودکان و بزرگسالان
روزی روزگاری، گربهای با یک موش طرح دوستی ریخت. با هوشیاری گربه، دوستی و رفاقت آنها روز به روز بیشتر شد تا اینکه سرانجام توافق کردند باهم ازدواج کنند و در خانهای مشترک در آسایش به سر برند.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر