روزی روزگاری، گربهای با یک موش طرح دوستی ریخت. با هوشیاری گربه، دوستی و رفاقت آنها روز به روز بیشتر شد تا اینکه سرانجام توافق کردند باهم ازدواج کنند و در خانهای مشترک در آسایش به سر برند.
بخوانیدRecent Posts
قصه «شاهزاده قورباغه»: مجموعه قصهها و افسانههای برادران گریم برای کودکان و بزرگسالان
در روزگاران قدیم، در آن زمان که مردم هرچه را آرزو میکردند بیدرنگ به دست میآوردند، پادشاهی زندگی میکرد که چندین دختر زیبا داشت.
بخوانیدقصه «جوانی که بلد نبود بترسد» مجموعه قصهها و افسانههای برادران گریم برای کودکان و بزرگسالان
پدری بود که دو پسر داشت. پسر بزرگتر زرنگ و فهمیده بود، ولی پسر کوچکتر بهقدری کودن بود که نمیتوانست هیچچیزی یاد بگیرد.
بخوانید