قصه «فرشتهای متولد میشود» داستان فرشته کوچولویی است که دلش می خواهد مثل انسان ها به دنیا بیاید و بچه یک زن و مرد بی فرزند شود...
بخوانیدRecent Posts
داستان«اسکار و خانوم صورتی»: نامه های یک کودک سرطانی به خدا
خدای عزیز، اسم من اسکار است. ده سال دارم. من گربه، سگ و خانه را آتش زدم (فکر میکنم که حتی ماهی قرمزها را هم کباب کردم) و این اولین نامهای است که برایت مینویسم.
بخوانیدقصه «گرگ و هفت بزغاله»: مجموعه قصهها و افسانههای برادران گریم برای کودکان و بزرگسالان
روزی روزگاری، بز عاقلی بود که هفت بزغاله داشت. او مثل هر مادری فرزندانش را خیلی دوست داشت.
بخوانید