روزی روزگاری، دو برادر بودند؛ یکی توانگر و دیگری تنگدست. برادر توانگر هرگز کمکی به برادر فقیرش نمیکرد.
بخوانیدRecent Posts
افسانهی هانس آهنی / قصهها و داستانهای برادران گریم
پادشاهی بود که اطراف قصرش را جنگل انبوهی پوشانده بود. در آن جنگل حیوانات وحشی فراوانی زندگی میکردند.
بخوانیدافسانهی سفید و سیاه / قصهها و داستانهای برادران گریم
روزی زنی با دختر و دختر ناتنیاش به مزرعه ای رفت تا برای گوسفندان خود شبدر بچیند.
بخوانید