بایگانی/آرشیو برچسب ها : قوری

قصه های پریان: قوری || هانس کریستین اندرسن

قصه-های-پریان-هانس-کریستین-اندرسن-قوری

یک‌وقتی یک قوری بود که خیلی به خودش می‌نازید. از اینکه چینی بود غبغب می‌گرفت. هم از لوله‌اش به خود غره بود و هم از دسته‌ی پهنش، چون گزک به دستش می‌داد تا به پس‌وپیشش بنازد. از درپوشش کلامی حرف نمی‌زد که شکسته و بعد به هم چسبانده شده بود.

بخوانید