بایگانی/آرشیو برچسب ها : قصه آموزنده

قصه کودکانه آموزنده: حکایت نان و حلوا || خودت را ارزان نفروش!

قصه کودکانه آموزنده حکایت نان و حلوا (6)

روزی بود و روزگاری. چهار پسربچه از شاگردان بازار با نام‌های قلی، نقی، حسن و محسن زندگی می‌کردند. این چهار پسر همیشه بعدازاینکه کارهای روزانه‌شان تمام می‌شد برای خوردن نهار و خواندن نماز به مسجد محل می‌آمدند.

بخوانید

قصه کودکانه: یک چیز دیگر || به جای تفاوت ها، شباهت ها را ببینیم

قصه کودکانه یک چیز دیگر (12)

روی یک تپه ی بادگیر، تنهای تنها بدون هیچ دوستی، « یک چیز دیگر» زندگی می‌کرد. او خودش می‌دانست که چیز دیگری است، زیرا دیگران هم همین را می‌گفتند. هر وقت سعی می‌کرد با آنها بنشیند یا با آنها قدم بزند یا با آنها همبازی شود می‌گفتند: «متأسفیم، تو مثل ما نیستی. تو چیز دیگری هستی. تو از ما نیستی.»

بخوانید