بایگانی/آرشیو برچسب ها : زرنگ

داستان آموزنده خروس زرنگ / آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود

قصه-قبل-از-خواب-خروس-زرنگ

خروس زیبا و زرنگی روی دیوار نشسته بود و داشت برای خودش آواز می‌خواند. روباهی از آنجا می‌گذشت. تا صدای خروس را شنید، ایستاد تا برای گرفتن خروس نقشه‌ای بکشد. روباه نزدیک خروس آمد و گفت: تو چه صدای خوبی داری؛ اما به تو راهی نشان می‌دهم که صدایت بهتر شود.

بخوانید

داستان آموزنده: تنبل و زرنگ / برای رزق و روزی باید تلاش کرد / قصه های برادران گریم

داستان آموزنده: تنبل و زرنگ / برای رزق و روزی باید تلاش کرد / قصه های برادران گریم 1

روزی، روزگاری دو کارگر بودند که هر جا می‌رفتند باهم بودند و عهد کرده بودند از هم جدا نشوند. ازقضا وارد شهر بزرگی شدند، یکی از آن‌ها که بی‌نظم و نامرتب بود، قولش را فراموش کرد، دیگری را ترک کرد و تنهایی به این‌طرف و آن‌طرف و هر جا که بیشتر به او خوش می‌گذشت رفت.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: دختر باهوش / همه جا زرنگ بازی درنیار

قصه های شب برای کودکان ایپابفا دختر باهوش

کشاورز فقیری بود که خودش زمین نداشت و برای مردم کار می‌کرد. این کشاورز از مال دنیا فقط یک دختر و یک خانه‌ی کوچک داشت. روزی دخترش به او گفت: «باید از حاکم خواهش کنیم که زمین کوچکی به ما بدهد.» وقتی‌که حاکم از فقر کشاورز باخبر شد، خارستان کوچکی را در اختیار او گذاشت تا روی آن کار کند.

بخوانید

قصه کودکانه: کوتوله ناقلا و غول دندان‌طلا / زرنگی بهتر از زور است!

قصه-کودکانه-برای-بچه-های-کوچک-ایپابفا-کوتوله-ناقلا-و-غول-دندان‌طلا

سه تا کوتوله بودند زرنگ و شجاع و ناقلا. می‌خواستند بروند به جنگ غول دندان‌طلا. آقا غوله، خواهر موطلاییِ آن‌ها را دزدیده بود. چون‌که می‌خواست با موهای طلایی او، دندان طلایش را خلال کند. این، عادت غول دندان‌طلا بود. دخترهای موطلایی را می‌دزدید و با تار موهایشان خلال‌دندان درست می‌کرد.

بخوانید