بایگانی/آرشیو برچسب ها : زرافه

قصه صوتی کودکانه: گردن‌دراز و شغل تازه‌اش + متن فارسی قصه / هر کسی را بهر کاری ساختند / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 58#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-گردن‌دراز-و-شغل-تازه‌اش-به-همراه-متن-قصه

توی یک جنگل بزرگ و سرسبز و قشنگ، یه زرافه خوش قد و بالا زندگی می‌کرد به اسم گردن‌دراز. بچه‌ها، گردن‌دراز هر وقت می‌خواست تو جنگل برای خودش راه بره و قدم بزنه، گردن بلندش لای شاخه‌های درخت گیر می‌کرد و براش دردسر به وجود می‌آورد

بخوانید

قصه کودکانه: بلندترین زرافه | هوش و زرنگی ربطی به قد و قامت ندارد

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-بلندترین-زرافه

یکی بود یکی نبود. زرافه‌ی خیلی قدبلندی بود به اسم «زیره». او از پدر و مادر و برادر و خواهرهایش بلندتر بود. از زرافه‌های دیگر هم همین‌طور. زیره بلندترین زرافه جنگل بود؛ به خاطر همین هم خیلی مغرور بود.

بخوانید

قصه کودکانه: زرافه‌ای که قایق شد | به یکدیگر کمک کنیم

قصه-کودکانه-زرافه‌ای-که-قایق-شد

در یک جنگل سبز و خرم چند ماه باران نبارید. از بی‌آبی، برگ درخت‌ها زرد شد و گیاهان پژمرده شدند و رودخانه‌ی وسط جنگل خشک شد. بسیاری از حیوان‌ها از میان رودخانه‌ی خشک گذشتند و برای پیدا کردن غذا به آن‌طرف رودخانه رفتند؛

بخوانید

قصه کودکانه: مشکل زرافه || هرچیزی فایده ای دارد!

قصه-کودکانه-مشکل-زرافه

یکی بود، یکی نبود. در یک صبح قشنگ بهاری، وقتی آقا زرافه از خواب بیدار شد، دید زرافه کوچولو اخم کرده و گوشه‌ای نشسته. با تعجب پرسید: «چی شده؟ چرا صبحِ به این قشنگی اخم کردی و اینجا نشستی؟ بلند شو برو با آب تمیز و خنکِ چشمه دست و صورتت را بشوی.»

بخوانید