بایگانی/آرشیو برچسب ها : خوبی کردن

قصه های پریان: پنهان اما نه ازیادرفته / سه قصه کوتاه در یک قصه

قصه های پریان: پنهان اما نه ازیادرفته / سه قصه کوتاه در یک قصه 1

یک‌خانه‌ی اربابی قدیمی بود با خندقی دورتادورش و یک پل متحرک. پل متحرک بیش از آنچه پایین باشد بالا بود، چون مَقدم هر میهمانی گرامی نبود. در قسمت بالای حصارها سوراخ‌هایی بود برای تیراندازی...

بخوانید

قصه کودکانه: اژدها کوچولوی خال‌خالی || کاشکی من هم می‌توانستم خوب باشم

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-اژدها-کوچولوی-خال‌خالی

روزی بود و روزگاری بود. آقا فیله و خانم بزه و مرغ حنایی باهم دوست بودند. اژدها کوچولو هم دلش می‌خواست با آن‌ها دوست باشد و باهم به گردش بروند. او یک اژدهای سبز بود که روی پشتش خال‌های مشکی داشت.

بخوانید

قصه کودکانه: موش موشک و خانم زاغالو | هر کار خوبی، نتیجه‌ی خوبی هم دارد.

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-موش-موشک-و-خانم-زاغالو

موش موشک یک موش کوچک بود. او تمام راه مدرسه تا خانه را دوید. بعد به آشپزخانه رفت و نفس‌زنان گفت: «مامان موشی... مامان موشی... امروز بعدازظهر در مزرعه‌ی شبدر نمایشگاه پنیر و شیرینی می‌گذارند. می‌شود من هم بروم؟»

بخوانید