بایگانی/آرشیو برچسب ها : جهانگرد

 قصه های قشنگ: پاداش نیکی / و مکافات ناسپاسی

قشنگترین-قصه-های-فارسی-برای-کودکان-پاداش-نیکی

قصه‌گویان گفته‌اند که: عده‌ای شکارچی در نیزاری خندقی کندند تا ببری را شکار کنند. شکارچی‌ها پس‌ازآنکه خندق را کندند روی آن را با گیاه و علف پوشاندند. شکارچی‌ها به‌طوری روی خندق را پوشاندند که اگر شخص یا حیوانی از آنجا می‌گذشت نمی‌توانست خندق را ببیند.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: دکمه‌ بازیگوش / دنیا دیدن بهتر از دنیا خوردن است

قصه-کودکانه-برای-بچه-های-کوچک-ایپابفا-دکمه‌ی-بازیگوش

روی لباس مینا کوچولو سه تا دکمه بود. دکمه‌ی وسطی شیطان و بازیگوش بود. آرام و قرار نداشت. تکان تکان می‌خورد و بازی می‌کرد. روزی از روزها آن‌قدر بازی کرد که شل شد. فقط به یک نخ آویزان بود. مینا هم حواسش نبود. چون‌که توی حیاط سرگرم بازی بود.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: شهر بدون گربه

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-شهر-بدون-گربه

یکی بود یکی نبود. مردی بود به نام پَشَنگ که همیشه در حال مسافرت بود. او از این شهر به آن شهر می‌رفت و جهانگردی می‌کرد. یک روز پشنگ در راه، بچه‌گربه‌ی لاغری را دید. دست گربه کوچولو بدجوری زخمی شده بود. او میومیو می‌کرد و کنار درختی دراز کشیده بود.

بخوانید

دور دنیا در هشتاد روز || نوشته: ژول ‌ورن /جلد 46 کتابهای طلایی

رمان دور دنیا در هشتاد روز ژول ورن کتابهای طلایی جلد 46 (21)

فیلاس فاگ یکی از شنوندگان پروپاقرص بحث درباره «سرقت بزرگ بانک لندن» در سال 1872 بود. یک‌شب او روی صندلی راحتی‌اش در کلوب نشسته بود و سه نفر از دوستانش درباره‌ی سرقت بانک صحبت می‌کردند. - چقدر از بانک سرقت شده، رالف؟ ... - پنجاه‌وپنج هزار لیره.

بخوانید