بایگانی برچسب: کتاب قصه

یک روز صدای گریه یک بچه کوچولو در جنگل پیچید. پدر و مادر این بچه بخاطر طوفان به اعماق جنگل پناه اورده بودند. یک گوریل مهربان بچه کوچولو را بزرگ کرد و اسمش را تارزان گذاشت. و حالا ماجراهای تارزان در کتاب جنگل ....

فریدون شاهنشاه بزرگ ایران می خواهد قلمرو بزرگ خود را بین پسرانش ایرج، سلم و تور تقسیم کنید. اما سلم و تور به قلمرو خود راضی نیستند و جنگ در می گیرد ...

روزی نانوا نان پخت و تصمیم گرفت نان خود را به مهربان ترین حیوان جنگل هدیه دهد. او به حیوانات زیادی برخورد و سرانجام آن را به یک مهربان ترین حیوان جنگل هدیه داد...

«آزادی» نعمت بزرگی است. آزادی یعنی اینکه خودت بتوانی برای زندگی و سرنوشت خودت تصمیم بگیری و اختیار عمل داشته باشی. در این داستان، سگ قصه ما آزادی را بر اسارت ترجیح می دهد...

در یک جنگل قشنگ که حیوانات خوب و باصفایی داشت یک شیر ظالم بود که هر روز به حیوانات حمله می کرد. هیچکس جرات نداشت با آقاشیره مبارزه کنه اما یک خرگوش کوچولو بود که دلش می خواست آقاشیره رو شکست بده ...

جو، پرنده کوچولویی است که در مزرعه شاه توت زندگی میکنه و کارش رساندن پیام ها و نامه های حیوانات مزرعه است. تا اینکه یک روز حیوان قرمز بزرگی پا به مزرعه می گذارد...

این کتاب دوتا قصه قشنگ داره. اولیش، قصه قدیمی پرواز کردن لاک پشت با لک لک هاست و دومی هم قصه آتش بازی حسنی است که با این کارش خانه را به آتش کشید: بچه ها با آتش بازی نکنید!

یه قصه قشنگ برای بچه های بهانه گیر و نق نقو...

قصه شتر نگون بختی که از قافله دور می ماند و بخازطر تنبلی تصمیم می گیرد با حیوانات جنگ زندگی کند......

این شعر کودکانه، داستان پرماجرای دزدیدن یک کوزه عسله که هرکی میاد یه ذره ازش میخاد اما عاقبت گیر هیشکی نمیاد و سهم مورچه ها میشه.