قصه صوتی: در یک روز سرد و بارانی، پیشی نازنازی به خونه خاله پیرزن پناه میاره و به اصرار بزک زنگوله پا، خاله پیرزن، گل پیرهن قبول میکنه که گربه شب را مهمان آنها باشد.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : موش
داستان کودک: فیلی که میخواست عطسه کند! || درس شجاعت از موش دلیر
قصه کودکانه: یک روز صبح، وقتیکه فیل با تنبلی از خواب بیدار شد، فکر عجیبی به سرش زد. او تصمیم گرفت که سلطان تمام حیوانات جنگل شود. فیل با خودش گفت: «من دیگر از این وضع خسته شدهام.
بخوانیدقصه شب کودک: شیر و موش صحرایی || خودت را دست کم نگیر!
داستان شب: روزی روزگاری شیری از صحرایی میگذشت. تا آنوقت شیر، صحرا را ندیده بود و نمیدانست چه حیوانهایی در آنجا زندگی میکنند.
بخوانیدقصههای لافونتِن: داستان انجمن موشان || پیشنهاد باید عملی باشد
داستان آموزنده: گربهای بود جنگجو و موش آزار. هرکجا موشی را سراغ میکرد او را میگرفت و میخورد، آنقدر موش گرفت و کشت و خورد که نزدیک بود نسل موشان برافتد.
بخوانیدقصههای لافونتِن: داستان خروس، گربه و بچه موش || درس دشمن شناسی
داستان آموزنده: بچه موشی که تازه از لانه بیرون آمده بود و دوروبر لانۀ خود گردش کرده بود هراسان به خانه برگشت و شتابزده برای مادر خود تعریف کرده گفت: ای مادر در گردش خود دو حیوان عجیب دیدم که هریک شکل غریبی داشت.
بخوانید