یک روزی بود و یک روزگاری. گفتهاند که یک روز نزدیک ظهر حضرت سلیمان پیغمبر در بارگاه خود در بیتالمقدس نشسته بود که مردی سراسیمه وارد شد و از قیافهاش آثار ترس و وحشت نمودار بود.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : مرگ
5 داستان آموزنده درباره مرگ ، قبض روح و تاسف بر مرگ خوبان
هر نفسی چشنده مرگ خواهد بود.
بخوانید