داستان آموزنده: روزی دو پسربچه باهم از جادهای میگذشتند. در راه، بادامی روی زمین پیدا کردند. هردوی آنها با سرعت دویدند تا آن را بردارند. یکی از پسرها بادام را برداشت. پسر دیگر گفت: این بادام مال من است.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : دعوا
قصههای لافونتِن: داستان دو مرد و یک صدف || نتیجه دعوا و منازعه
داستان آموزنده: دو نفر که برای زیارت به شهری میرفتند در راه همسفر شدند و از کنار دریا بهسوی شهر زیارتی میگذشتند. در راه، نزدیک دریا، یک صدف پیدا کردند
بخوانیدقصه کودکانهی: جوجههای مرغ خاله مهربان || باهمدیگه دعوا نکنید!
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. روزی از روزها جوجههای خاله مهربان پیش مادرشان آمدند و گفتند: «ما میخواهیم برویم توی حیاط بازی کنیم.»
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر